کتاب بهارستان از کیست و در چه قرنی نوشته شده


کتاب بهارستان از کیست و در چه قرنی نوشته شده

کتاب بهارستان از کیست و در چه قرنی می زیست ؟


کتاب بهارستان از کیست و در چه قرنی نوشته شده

عبدالرحمن جامی 

کتاب بهارستان یکی از اثار معروف عبدالرحمن جامی است. کتاب بهارستان در قرن ششم هجری نوشته شده است. انچه باید در مورد این کتاب بدانید ان است که کتاب بهارستان به تقلید از کتاب گلستان سعدی در هشت فصل نوشته شده است. بهارستان به زبان نثر نوشته شده است. عبدالرحمن جامی این کتاب را برای فرزند خود نوشته است.

بهارستان

جامی، عبدالرحمن بن احمد (نویسنده)

ایرانی، خود آرام (مترجم)

بهارستان يا روضة الأخبار و تحفة الأبرار، اثر عبدالرحمان جامى (۸۱۷ – ۸۹۸ق ۱۴۱۴ – ۱۴۹۳م)، كتابى در حكايات و اندرزهاى اخلاقى به نثر ساده و مسجع آميخته با نظم مى‌باشد كه به زبان فارسی و در سال ۸۹۲ق، نوشته شده است.۱

جامى اين كتاب را براى فرزندش، ضياء‌الدين يوسف كه به «آموختن مقدمات كلام عرب و اندوختن قواعد فنون ادب» اشتغال داشت، گردآورى نموده و آن را به پادشاه تيمورى سلطان حسین بايقرا (سل ۸۷۳ – ۹۱۱ق ۱۴۶۸ – ۱۵۰۵م) تقديم داشته است.۲

محتویات

ساختار

كتاب، شامل يك مقدمه، هشت روضه و يك خاتمه بوده و به شيوه گلستان سعدى و به تقليد از آن تأليف شده است.

اين تقليد، در موضوع، قالب‌بندى و شيو نگارش كتاب آشكار است؛ بااين‌همه، تفاوت‌هایى هم ميان اين دو اثر ديده مى‌شود. صفا و سادات ناصرى، اين تفاوت‌ها را در عين تمايل به سادگى، در غلبه سخن منظوم، فراوانى سجع و تكلف در بهارستان دانسته‌اند. افصح‌زاد، مشابهت اين دو اثر را در شكل و صورت و تفاوت‌هاى آن‌ها را در نگرش دو مؤلف مى‌داند و مى‌افزايد كه سعدى، براى بيان و تفهيم افكار و عقايد خود به حكايات تاريخى، روايات و مطايبات توسل جسته؛ درحالى‌كه جامى تنها به بيان تجربه، دانش، بينش و آمال خود پرداخته است.

ابراهیم حريرى تفاوت ميان اين دو اثر را در شمار اشعار و چگونگى به كاربردن آن‌ها مى‌داند و معتقد است كه در بهارستان، اشعار بيشترى ديده مى‌شود و شعر در اين كتاب، ترجمه كاملى است از نثر ماقبل خود؛ درحالى‌كه در گلستان، شعر در خدمت تأييد، تكميل و يا تزيين‌بخش منثور هر داستان است. او همچنين مى‌افزايد كه جامى به جاى نوشتن يك كتاب اجتماعى و ادبى كه براى متكلم و مترسل مفيد باشد، كتابى در تصوف، عرفان، هزل، نقد شعر و اخلاقيات نوشته و به اثر خود، جنبه علمى و درسى داده است.

بهارستان، نثرى ساده و درعين‌حال مسجع دارد كه گاهى به تكلف مى‌گرايد. در نثر بهارستان، صنايع بديعى فراوان به چشم مى‌آيند كه برخى از آنها عبارتند از: جناس، تشبيه، تضاد و مراعات نظير. افزون بر صنايع ادبى، از ديگر ويژگى‌هاى نثر بهارستان، به كار گرفتن آيات قرآنى، احاديث، امثال و حكم، اشعار فارسی و عربى و لغات و اصطلاحات عرفانى است.۳

بهارستان در مقايسه با گلستان، سخنان منظوم بيشترى دارد؛ نثر آن مسجّع و در برخى موارد كمى متكلّفانه است، اما در مجموع، شيوه انشاى بهارستان از گلستان، حتى در قسمت‌هایى كه رنگ ادبى بيشترى دارد، ساده‌تر است.

نثر بهارستان، به پختگى و انسجام گلستان نيست و حجم آن به‌تقريب، برابر حجم گلستان است؛ اگرچه احتمالاً اين امر، تقليدى آگاهانه نبوده و بيشتر به حجم آثارى از اين نوع برمى‌گردد. روى‌هم‌رفته جامى توانسته است شيوه نثرنويسان باذوق پيشين را در دوران كم‌ذوقى‌هاى معاصرانش دنبال كند.۴

با آنكه گلستان سعدى به لحاظ قالب و محتواى آن از منابع اصلى جامى در تأليف بهارستان بوده است، به نظر مى‌رسد منابع ديگرى از جمله تذكره‌هاى فارسی، مقامات عرفانى و تواريخ گوناگون نيز در شمار مآخذ او بوده‌اند. حاكمى، «المستجاد من فَعَلات الاجواد» و «الفرج بعد الشدّة» تنوخى و ترجمه فارسی آن را از منابع بهارستان برشمرده است و ابراهیمى حريرى «كليلة و دمنة»، «مرزبان‌نامه»، «حدائق السحر»، «چهار مقاله»، «المعجم في معايير اشعار العجم» و آثار عبيد زاكانى را از جمله اين مآخذ مى‌داند.۵

با تمام اين تفاصيل، تنها چند سالى پس از تأليف بهارستان، اين اثر مورد توجه و التفات از مؤلفان، مترجمان، شارحان و كاتبان آثار ادبى و عرفانى قرار گرفت. اين توجه و التفات از طريق تقليد، تلخيص، شرح، ترجمه، كتابت و بعدها چاپ بهارستان به ظهور رسيد. از ميان آثارى كه بهارستان را جزو منابع خود قرار داده و يا به تقليد از آن نوشته شده است، مى‌توان به اين كتاب‌ها اشاره كرد: «ترجمه مجالس النفائس» امير على‌شير نوايى از حكيم شاه محمد قزوينى، «مجمع الخواص» از صادقى كتاب‌دار، «منتخب الاشعار»، «شمع انجمن» از محمد صديق و «بلبلستان» از فوزى موستارى.۶

گزارش محتوا

مقدمه، به بيان انگيزه مؤلف از نگارش كتاب اختصاص يافته است. هشت روضه بهارستان، به تقليد از هشت باب گلستان، به ترتيب زير مى‌باشند:

روضه نخستين، در ذكر حكاياتى است درباره مشايخ صوفيه و بعضى از اسرار احوال آنان و روضه دوم، متضمّن حكم و مواعظ و مشتمل است بر چند حكمت و حكايات مناسب مقام.

روضه سوم درباره اسرار حكومت و ذكر حكاياتى از پادشاهان بوده و روضه چهارم، درباره بخشش و بخشندگان است. روضه پنجم، در تقرير حال عشق و عاشقان نگاشته شده و روضه ششم، حاوى مطايبات و لطايف و ظرايف است. روضه هفتم، در شعر و بيان احوال شاعران تنظيم شده و آخرين روضه، در بيان حكايتى چند از زبان و احوال جانوران است.

با آنكه نویسنده قسمتى از كتاب را به پيروى از گلستان سعدى نوشته، ولى مسلّم است كه قصد او در اين كار، ساده‌تر كردن شيوه انشاى سعدى بوده و به همين سبب، انشاى بهارستان حتّى در آن قسمت كه رنگ ادبى آن بيشتر است، بيش از آنچه انتظار مى‌رود، متمايل به سادگى است و شايد يكى از علل اين تمايل، اختصاص كتاب به تعليم فرزند نوآموزش بوده است.۷

با آنكه جامى روضه هفتم را كه در شرح‌حال گروهى از شاعران برگزيده فارسی تا عهد اوست، به اختصار تمام پرداخته است، ليكن همان اشارات كوتاه كه در اين روضه آورده، حاوى نكات سودمندى است كه در تحقيق احوال شاعران مى‌تواند محل استفاده باشد.۸

عبارات كتاب، روى‌هم‌رفته، ساده و شيرين است و در ميان آثار منثور، مقامى شامخ دارد. اين كتاب غالباً مشتمل بر مطالب اخلاقى عالى و دستورهاى سودمند براى زندگانى است. قطعه‌هاى تاريخى آن نيز قسمت‌هاى مفيدى دارد كه به روشن شدن احوال شعرا و عرفا كمك مى‌كند. در مقام مقايسه بهارستان با گلستان سعدى، سخن منظوم بهارستان بيشتر است و سجع و تكلّف به‌وفور در آن راه يافته و در روضه ششم آن، پاره‌اى از مطايبات فراهم آمده است كه خواننده را از سليقه تربيتى نویسنده به شگفتى و شك مى‌آورد.۹

– «جز علمى را فرانگيرى كه به ترك آن بزه‌مندى ميرى».

– «حسود هميشه در رنج است و با پروردگار خويش ستيزه‌سنج».۱۲

ضمنا به اين نكته بايد اشاره كرد كه بهارستان، در مجموع داراى مطالب و حكايات متنوعى در موضوعات مختلف است، از قبيل: حكايات تاريخى، ادبى، عاشقانه، مطايبات، احوال و اقوال مجانين عقلا از قبيل: بهلول و جوحى، احوال و اقوال كريمان و بخشندگان، مانند: حاتم طائى و معن بن زائده و ذكر احوال و اقوال دانشمندان و شاعران و قصّه‌هاى جانوران.

اين نكته نيز قابل ذكر است كه جامى در روضه هفتم، شرح احوال و برخى از آثار شاعران معروف فارسی‌گوى را از زمان رودكى تا روزگار مؤلف به‌اختصار نقل كرده و به نقد آن‌ها پرداخته است.

وى در ديباچه بهارستان، درباره آن كتاب چنين آورده است:

و ترتيب اين بهارستان بر هشت روضه اتّفاق افتادست، هر روضه بهشت‌آيين مشتمل بر رنگ ديگر از شقايق و بوى ديگر از رياحين؛ نه شقايقش را از پايمال باد خزان پژمردگى و نه رياحينش را از دستبرد برد دى افسردگى… التماس از تماشائيان اين رياض خالى از خار ملاحظه اغراض و خاشاك مطالبه اعواض، آنكه چون به قدم اهتمام بر اينان بگذرند و به نظر اعتبار در اين‌ها بنگرند، باغبان را كه در تربيتشان خون جگر خورده است و در تنميتشان جان شيرين بر لب آورده به دعایى ياد كنند و به ثنايى شاد گردانند…».

نویسنده همچنان‌كه در شعر، سرآمد گويندگان تيمورى است، در نثر، توانا و صاحب قلمى شيواست. انشايش ساده و روان و درست است و آنچه را كه ضرورى بود گفته و حتّى در بعضى موارد به درجه و مقام نثرنويسان بزرگ قرن پنجم و ششم هجرى رسيده و بر اثر آنان گام نهاده است.۱۳

در پايان، به‌عنوان نمونه حكايت كوتاهى از باب هشتم نقل مى‌شود:

«روباه‌بچه‌اى با مادر خود گفت: مرا حيله‌اى بياموز كه چون به كشاكش سگ درمانم خود را از او برهانم. گفت: آن را حيله فراوان است، اما بهترين همه آن است كه در خانه خود بنشينى، نه او تو را بيند و نه تو او را بينى؛ قطعه:

خاتمه كتاب، شامل سال تأليف اثر و ذكر اين نكته از سوى جامى است كه تمامى محتويات كتاب از خود اوست و از منبع ديگرى به عاريت گرفته نشده است.

وضعيت كتاب

از بهارستان تلخيص و يا گزيده‌هایى نيز تهيه شده است كه مهم‌ترين آنها «خزينة الفوائد» از محمدحسين قادرى است. اين كتاب در حيدرآباد دكن به همراه گزيد برخى از متون عرفانى ديگر در ۱۲۹۴ق تأليف شده است. گزيده ديگرى از بهارستان (بدون نام انتخاب كننده و زمان انتخاب) وجود دارد كه دست‌نويس آن موجود است.

بهارستان داراى چند شرح به زبان تركى است. قديم‌ترين آن‌ها در كمتر از ۱۰۰ سال پس از تأليف بهارستان در قلمرو عثمانى توسط شمع الله پرزرينى، معروف به شمعى، در ميان سال‌هاى ۹۸۲ – ۹۸۷ق صورت گرفته است. دست‌نويسى از اين شرح در دارالكتب قاهره موجود است.

از ديگر شروح بهارستان، «هداية العرفان» است كه در ۱۲۵۲ق ۱۸۳۶م در استانبول به چاپ رسيده است. نام شارح اين كتاب معلوم نيست. شاكر افندى از ديگر شارحان بهارستان، اثر خود را در ۱۲۹۴ق ۱۸۷۷م در استانبول به چاپ رسانده است.

بهارستان تاكنون به چند زبان ترجمه شده است. قديم‌ترين آن‌ها به زبان آلمانى است كه توسط «شلشتا وسرد» صورت گرفته و در ۱۸۴۶م در وين به چاپ رسيده است.

ترجمه بعدى آن به زبان انگليسى است كه توسط انجمن «كاما شاسترا» در هند انجام و در ۱۸۸۷م چاپ شد. پس از آن ترجمه ديگرى از روضه ششم بهارستان توسط «ويلسن» به زبان انگليسى انجام شد. ترجمه فرانسه بهارستان توسط «هانرى ماسه» صورت پذيرفت و در پاريس به چاپ رسيد و ترجمه روسى آن هم در ۱۹۳۵م در مسكو چاپ شد.

از بهارستان دست‌نويس‌هاى بسيارى باقى است كه به‌وفور در بسيارى از كتابخانه‌هاى دنيا يافت مى‌شود. برخى از اين دست‌نويس‌ها، تنها چند سال پس از تأليف بهارستان، كتابت شده است. بر پاى همين دست‌نويس‌ها، تاكنون چاپ‌هاى متنوع و بسيارى از اين اثر در آسياى صغير، شبه قاره هند و ایران صورت گرفته است. قديم‌ترين چاپ‌هاى آن مربوط است به سال‌هاى ۱۲۵۲ق (استانبول)، ۱۳۲۹ق (كانپور) و ۱۳۰۸ق (تهران).۱۵

کتاب بهارستان از کیست و در چه قرنی نوشته شده