پسر عموی امام علی
پسر عموی امام علی
۵ زبان expa ded collapsed عبدالله بن عباس تفسیر ابن عباس عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب مشهور به ابن عباس (۳ سال پیش از هجرت-۶۸ق)، فرزند عباس بن عبدالمطلب و پسر عموی پیامبر(ص) و امام علی(ع)، از صحابه پیامبر(ص) و یاران سه امام اول شیعیان بود. ابن عباس حضرت علی را شایسته مقام خلافت میدانست […]
۵ زبان expa ded collapsed
عبدالله بن عباس
تفسیر ابن عباس
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب مشهور به ابن عباس (۳ سال پیش از هجرت-۶۸ق)، فرزند عباس بن عبدالمطلب و پسر عموی پیامبر(ص) و امام علی(ع)، از صحابه پیامبر(ص) و یاران سه امام اول شیعیان بود.
ابن عباس حضرت علی را شایسته مقام خلافت میدانست و با خلفای سه گانه نیز همکاری داشت؛ او در جنگهای جمل، صفین و نهروان به طرفداری از علی(ع) حضور یافت و از طرف امام استانداری بصره را بر عهده گرفت.
روایات فراوانی از طریق شیعه و سنی از ابن عباس نقل شده است. کتاب تفسیری منسوب به او، بارها به چاپ رسیده است. وی جد خلفای بنی عباس نیز به شمار میآید.
محتویات
نسب و تولد
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، کنیهاش ابوالعباس بود. او را حَبرُ الاُمَة (عالم امت) و بَحر (دریا) نیز نامیدهاند.۱، عبدالله، پسر عموی پیامبر و علی بن ابیطالب بود.
پدرش، عباس، عموی پیامبر(ص) و از سران قریش بود که در زمان جاهلیت سالها سقایت حاجیان و عمارت مسجدالحرام را بر عهده داشت.
مادرش، لبابه کبری، دختر حارث بن حَزْن هلالی و خواهر میمونه آخرین همسر رسول اکرم بود. او ام الفضل لقب داشت و نخستین بانویی بود که پس از حضرت خدیجه(س) در مکه مسلمان شد، از همین رو نزد پیامبر محترم بود. امّ الفضل، به حسنین شیر داده است از اینرو قثم۲ و عبدالله برادر رضاعی حسنین به شمار میآمدند. ابن عباس، پسر خاله خالد بن ولید نیز بوده است.۳
مشهور است که ابن عباس سه سال پیش از هجرت در شعب ابیطالب به دنیا آمد،۴۵ در نقلی دیگر، او پنج سال پیش از هجرت متولد شده است.نیازمند منبع
زندگانی
اسلام آوردن
ابن سعد می گوید وی قبل از هجرت مسلمانان به مدینه، اسلام آورده بود لیکن آن را مخفی می داشت. ۶ و این سخن عجیب می نماید چه او در این زمان باید کمتر از چهار سال داشته باشد.
صحابه رسول خدا
پیامبر اکرم، پس از ولادت ابن عباس، با آب دهان، کام او را برداشت. و دربارهاش دعا کرد.۷ سنّ او هنگام رحلت پیامبر(ص) در کتب تاریخی بین ۱۰ تا ۱۵ سال ذکر شده است.۸
دوران خلفا
خلفای راشدین، ابن عباس را تکریم میکردند. عمر بن خطاب او را در جمع شرکت کنندگان جنگ بدر وارد می کرد و نظراتش را می پرسید و گاه سخن او را بر دیگران ترجیح می داد.۹ او در این دوران، مقام افتاء را بر عهده داشت. خلیفه سوم نیز در مشکلات از نظراتش استفاده میکرد.۱۰ او از جمله کسانی بود که با برخی نظرات خلیفه دوم از جمله حرمت ازدواج موقت با استناد به سنت رسول خدا مخالفت کرد.۱۱ عبدالله در سال ۳۵ هنگامی که عثمان محصور بود از سوی او با مردم حج گزارد.۱۲ ابن عباس در سال ۲۷ق فرماندهی قسمتی از سپاه مسلمانان را در فتح افریقیه بر عهده داشت. پس از آن در ۳۰ق در فتح طبرستان ایران حضور یافت.۱۳
دوران امام علی(ع):
ابن عباس، در جنگهای جمل، صفّین و نهروان حضور داشت.۱۴ در جنگ جمل سعی کرد با نصیحت طلحه و زبیر را از فتنه ای که در سر داشتند٬ منصرف سازد ولی آنان نپذیرفتند.۱۵ او با عایشه نیز گفتگو کرد و بدو گفت: به خدا قسم علی امیر مومنان است که رحم پیامبر شد و اسلامش قبل از همه بود و علم و آثارش از پدر تو و نیز عمر بن خطاب بیشتر است.۱۶
در جنگ صفین از فرماندهان سپاه امام بود.۱۷ در ماجرای حکمیت، امام او را به عنوان حَکَم پیشنهاد کرد، اما خوارج وی را قبول نکردند. او اول کسی بود که به بی تدبیری ابوموسی اشعری در جریان حکمیت اعتراض نمود.۱۸
او از سوی آن حضرت، والی بصره بود.۱۹ حضرت علی نامههایی به او نگاشت. این نامهها به شماره ۱۸ و ۶۶ در نهج البلاغه آمده است.۲۰ بنا به گزارشهایی در اواخر حکومت امام، به دستاندازی به بیت المال متهم شد و بصره را واگذار کرد و به مکه رفت.۲۱ از نظر برخی، در صحت این گزارشها تردید است.۲۲ اما این اتهام ناروا به نظر می رسد. چرا که نه حضرت علی وی را محاکمه کرد و نه در لابلای تواریخ از او ثروت و دارایی دیده می شود.۲۳
دوران حسنین(ع):
ابن عباس علاقه و ارادت ویژه ای به حسنین داشت. چون آنها می خواستند بر مرکب سوار شوند پای رکاب را می گرفت.۲۴ پس از شهادت امام علی(ع) مردم را به بیعت با امام حسن(ع) فرا میخواند. هنگامی که خطبه امام حسن(ع) به پایان رسید، ابن عباس در حضور او ایستاد و گفت: «ای مردم! این فرزند پیامبرتان و جانشین امامتان است؛ با او بیعت کنید…».۲۵ چندی بعد معاویه برای تحریک او به شورش بدو نامه ای نوشت و او را به خلافت شایسته تر خواند. لیکن ابن عباس جواب داد: مردم با کسی که بهتر از او هست٬ بیعت کرده اند.۲۶
در تشییع جنازه امام حسن، که بنیامیه از دفن او در کنار مرقد پیامبر جلوگیری کردند، ابن عباس با مروان بن حکم سخن گفت و مانع از درگیری میان بنیهاشم و بنیامیه گردید.۲۷
ابن عباس از اصحاب امام حسین(ع) نیز بوده است. او هنگام حرکت آن حضرت به عراق در مکه ماند. دو بار با امام ملاقات نمود و او را از سفر به عراق بخصوص کوفه بر حذر داشت.نیازمند منبع
دوران بنیامیه
ابن عباس در زمان معاویه از بیعت با یزید خودداری کرد۲۸ ولی بعدها با او بیعت کرد۲۹. معاویه چنان از او بیزار بود که او را در کنار نام علی و مالک اشتر لعن می کرد.۳۰
ابن عباس با عبدالله بن زبیر بیعت نکرد.۳۱ نیروهای مختار او و محمد حنفیه را از زندان ابنزبیر رهایی دادند. او سپس به طایف رفت و در ۶۸ق درگذشت و محمد حنفیه بر او نماز گذارد.۳۲
مقام علمی
در برخی احادیث آمده که پیامبر، ضمن دعا برای ابن عباس، از خدا خواسته است که علم تأویل قرآن را به وی بیاموزد.۳۳
ابن عباس مشهورترین مفسر قرآن در قرن اول هجری است. او می گوید: من علم تفسیر را مدیون علی بن ابی طالب هستم. آنچه من می دانم در برابر علم او چونان قطره ای در برابر اقیانوس است.۳۴ جایگاه علمی او چنان بود که در میان صحابه و تابعین هنگام اختلاف در تفسیر قرآن سخن وی را مقدم میداشتند.۳۵
مجاهد روش تفسیری ابن عباس را مکتب تفسیری مکه می نامد.۳۶ وی اولبود که برای توضیح مفردات قرآن شواهدی از اشعار کهن عرب میآورد.۳۷ ذهبی او را از بزرگان منابع فقه، حدیث، تفسیر معرفی کرده است.۳۸
به گفته ذهبی و زرکلی ابن عباس ۱،۶۶۰ حدیث نقل کرده است.۳۹ که بخاری ۱۲۰ حدیث و مسلم ۹ حدیث از وی نقل کردهاند. بخش بزرگی از روایات پیشبینی خلافت بنیعباس به او منسوب است.۴۰
ابن عباس از پیامبر(ص)، علی(ع)، عمر، معاذ بن جبل و ابوذر روایت کرده است.۴۱ افراد بسیاری از او روایت کردهاند از جمله:
ابن عباس و اهل بیت
ابن عباس پس از جریان سقیفه در جواب کسانی که گفتند مردم کراهت داشتند که رسالت و خلافت در یک خاندان جمع شود٬ گفت: در مقابلش خدای متعال می فرماید: «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ»(سوره محمد٬آیه۹). اما این که می گویید قریش چنین اختیار کردند٬ خداوند می فرماید: «وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ»(سوره قصص٬آیه۶۸). و خودتان خوب می دانید که خداوند چه کسی را اختیار کرد و اگر آن گونه که خداوند نظر کرد٬ قریش نیز در امور خود نظر می کرد٬ راه صواب در پیش می گرفت.۴۳ این مناظره را ابن ابی الحدید نیز با اندک تفاوتی نقل کرده است. ۴۴
وقتی معاویه از او خواست نام فرزند جدیدش را معاویه بگذارد٬ گفت: او را علی می نامم که پرچم برافراشته هدایت بود و پناهگاه متقین و جایگاه خردمندی. بهترین مومنان و سید اهل ایمان است. پدر سبطین و همسر دختر رسولخدا که هانندشان کسی وجود ندارد. پس از پیامبر چشمی چون چشم او نیامد و تا قیامت همتایش نخواهد آمد. خداوند دشمنانش را تا روز قیامت مشمول لعن خود و بندگانش کرده است.۴۵
گفته شده است او نزد معاویه شهادت داد که از پیامبر شنیدم که فرمود: من بر جان مومنان اولی از خودشان هستم. سپس علی و حسنین٬ یازده فرزند از فرزندان حسین را ذکر کرد.۴۶
فرزندان
آثار
با وجود کثرت اقوال تفسیری ابن عباس در تفاسیر، در اینکه خود وی تألیفی داشته باشد تردید وجود دارد. از مطالبی که درباره برخی از شاگردان ابن عباس نقل شده است۵۴، میتوان دریافت که آنها پس از وی اقوالش را تدوین کردهاند.۵۵ آثار ذیل به او منسوبند:
شاگردان
در میان روایات تاریخی تأسیس مکتبی را در تفسیر قرآن به ابن عباس نسبت میدهند. نامآورترین شاگردان مکتب او عبارتند از:
برخی مستشرقان از جمله گلدتزیهر ادعا کردهاند روایات منقوله از ابن عباس به دلیل مجهول بودن و تردیدی بودن قابل اعتماد نیستند.۶۴ کتاب خاورشناسان و ابن عباس به تحلیل انتقادی دیدگاه خاورشناسان درباره او پرداخته است.۶۵
تبعید
وقتی عبدالله بن زبیر در مکه بساط خلافت گسترد٬ ابنعباس که آن زمان در مکه سکونت داشت از بیعت با او خودداری کرد. یزید بن معاویه در نامه ای از او تشکر کرد که از خلافت بنی امیه حمایت کرده است. اما ابن عباس در جواب شهادت امام حسین را یادآوری کرده بدو نوشت: تو و خاندانت برای خلافت بر مسلمانان شایسته نیستید.نیازمند منبع
ابن زبیر در نهایت او را به طائف تبعید کرد. او در این شهر نیز مردم را از ظلم بنی زبیر و بنی امیه آگاه می کرد.۶۶ و همواره در غم علی و حسنین اشک می ریخت.۶۷ تا این که در اواخر عمر نابینا شد۶۸
وصیت
ابن عباس این شعر را میخواند:
ترجمه: اگر خداوند نور چشمم را از من گرفت نور زبان و گوشم باقی است، قلبم بیدار، عقلم سالم و دهانم به بیان حق مثل شمشیر برنده است.
گفته شده که ابنعباس به فرزندش علی وصیت کرد: بعد از من حجاز جای شما نیست و از قیامهای پسرعموهایت (فرزندان علی) برحذر باش. علی بعد از مرگ پدر، به شراة در جنوب شام رفت.۶۹
ایکس – شبهه پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: خیر، پسر عموی ناتنی نبودهاند، اما اگر بوده باشند چه میشود؟
آیا دیگر برادر رسول الله صلوات الله علیه و آله، وصی، خلیفه الله، خلیفة الرسول (ص) امام، ولیّالله، حجة الله، امیرالمؤمنین، آیت الله الکبری، باب علم نبی (ص)، صراط مستقیم، میزان، اسم الله الاعظم، اسم رضی خدا … و برای رسول خدا صلوات الله علیه و آله، به منزله هارون برای موسی علیهماالسلام نخواهند بود؟! اینها که همه فرمایشات شخص ایشان است که در منابع شیعه و سنّی، با سند موثق آمده است.
پس، این حرفهای غلط و سبک را برای این میزنند که اذهان عمومی مسلمانان و به ویژه شیعیان را از معارف حقه، به ظواهر غلط و انحرافی بکشانند؛ و در نهایت این حرفها، ترویج نگاه سلمان رشدی گونه، به اسلام و پیامبر اسلام و اهل عصمت علیهم السلام میباشد. لذا گمان نکنید که این حرفها، اگر چه سبک و سخیف هستند، اما بیدلیل منتشر و شایع میگردند.
آیا مقامات الهی انبیا و اولیای الهی، صرفاً به خاطر این است که فرزند چه کسی، یا برادر و پسر عمومی تنی یا ناتنی چه کسی بودهاند؟! اگر این طور باشد که باید برای ابوجهل و ابولهب و حتی ابوسفیان و معاویه نیز مقامات قائل شد، چرا که پسر عموهای تنی و ناتنی و اقوام بودهاند!
**- نسب پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله:
نسب «بنى هاشم» عموما به «هاشم بن عبد مناف» مىرسد.
عبد مناف قصی، چهار پسر داشت به نامهای: «هاشم»، «عبدشمس»، «مطلب»، «نوفل»، «ابوعمرو». اهل عصمت علیهم السلام، همه سلاله هاشم، و بنی امیه همه از نسل عبد شمس بودند. عبدشمس پدر اميه و اميه پدر حرب و او پدر ابوسفيان معروف است كه نامش «صخر» بوده و او پدر معاويه سردودمان بنى اميه است.
عبدالمطلب، پسر هاشم كه نامش «شيبه» بود، «سرور بطحا» نیز خوانده مىشد، يعقوبى مورخ نامى مىنويسد: قريش عبدالمطلب را ابراهيم دوم مى ناميدند و يكصد و بيست سال در جهان زيست. او ده پسر داشت که ابوطالب و عبدالله، چهرههای برجسته از فرزندان ایشان بودند.
پس، حضرت محمد صلوات الله علیه و آله، فرزند عبدالله، فرزند عبدالمطلب، فرزند هاشم، فرزند عبد مناف میباشند.
**- نسب امیرالمؤمنین، امام علی بن ابیطالب علیه السلام:
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، فرزند ابیطالب، فرزند عبدالمطلب، فرزند هاشم، فرزند عبد مناف، فرزند قصی، فرزند … (نسل حضرت اسماعیل، فرزند ابراهیم علیهما السلام) بودهاند.
پس پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام، پسر عموی تنی از نسل هاشم هستند.
مشارکت و همافزایی: (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا حضرت علی پسر عموی ناتنی پیامبر بودهاند؟
h p:www.x-shobhe.comshobhe7120.h ml
عضویت در کانال «پاسخگویی به سؤالات و شبهات ایکس – شبهه»
h ps: eleg am.mex_shobhe