ویژگی های مدرسه صالح


ویژگی های مدرسه صالح

مجتمع آموزشی – تربیتی هدی همگام با سند تحول بنیادین، قسمت ششم مدرسه‎ی صالح تعریف مدرسه‎ی صالح بنا بر فلسفه‎ی تربیتی جامعه‎ی اسلامی، مدرسه محیط اجتماعی سازمان یافته‎ای -مشتمل بر مجموعه‎ای از افراد و روابط و ساختارهای منظم- است برای کسب مجموعه‎ای از شایستگی‎های لازم -فردی، خانوادگی، اجتماعی- که متربّیان برای وصول به مرتبه‎ای از […]


ویژگی های مدرسه صالح

مجتمع آموزشی – تربیتی هدی

همگام با سند تحول بنیادین، قسمت ششم

مدرسه‎ی صالح

تعریف مدرسه‎ی صالح

بنا بر فلسفه‎ی تربیتی جامعه‎ی اسلامی، مدرسه محیط اجتماعی سازمان یافته‎ای -مشتمل بر مجموعه‎ای از افراد و روابط و ساختارهای منظم- است برای کسب مجموعه‎ای از شایستگی‎های لازم -فردی، خانوادگی، اجتماعی- که متربّیان برای وصول به مرتبه‎ای از آمادگی جهت تحقّق حیات طیّبه در همه‎ی ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی باید آن‎ها را به دست آورند.از این رو «مدرسه فضای اجتماعی هدفمندی است که از طریق زنجیره‎ای از موقعیت‎ها، فرصت حرکت رشد یابنده و تعالی بخش را برای متربّیان فراهم می‎سازد که در آن شایستگی‎های لازم برای درک و بهبود موقعیت خود و دیگران از طریق یادگیری‎های رسمی و غیررسمی کسب می‎شود».

خصوصیات مدرسه‎ی صالح

۱-    ساده‎سازینخستین ویژگی «ساده سازی» است؛ به این معنی که تجربیات مدرسه‎ای باید شکل ساده‎ای از تجربیات و اشکال واقعی حیات طیّبه باشد. روابط واقعی در زندگی اجتماعی پیچیده است و می‌تواند مانعی بر سر راه یادگیری و رشد و تعالی و بروز استعداد‎های متربّیان گردد. لذا محیط مدرسه، با عنایت به شرایط رشد آنان، باید ساده باشد تا فرآیند تربیت با موانع کمتری مواجه شود. این ویژگی به معنای تصنعی کردن موقعیت‎ها و تجارب نیست، بلکه تجارب مدرسه‎ای متربّیان باید تا حد امکان با تجارب زندگی واقعی نزدیک باشد و حتی فعالیت‎ها و تجارب تربیتی طراحی شده در مدرسه باید ناظر به چالش‎ها و مسائل واقعی زندگی متربّیان باشد.

۲-    پالایشویژگی دوم «پالایش» است. مراد از پالایش، زدودن برخی عوارض و نتایج ناخوشایند نامطلوب احتمالی از برخی تجربیات مدرسه است. محیط مدرسه باید مورد پالایش و مراقبت دائم قرار گیرد و حتی الامکان از عناصر و عوامل مخل و نامطلوب که مانع رشد و تعالی متربّیان می‎شوند به دور باشد، که البته نباید به شکل تحمیل و تهدید یا محدودسازی افراطی متربّیان ظاهر شود.باید با اقدامات و تدابیر تربیتی اثباتی در محیط مدرسه، زمینه‎ی بروز و ظهور موانع درونی تربیت و نیز تاثیر موانع برونی را از میان برداریم، نه این که با برخوردی انفعالی، تنها پس از بروز موانع، در صدد حذف و مبارزه با آثار آن‎ها باشیم.مدرسه باید محیطی حمایت‎گر و امن باشد، مدرسه‎ی صالح باید از نظر «جسمانی» و «روانی» امن باشد. یعنی فضای فیزیکی مدرسه باید به گونه‎ای طراحی شود که با مقضیات رشدی آنان متناسب و فاقد عوامل خطر آفرین جسمی باشد. از نظر امنیّت روانی نیز متربّیان باید در فضای مدرسه احساس آرامش و راحتی نمایند و با شوق و انگیزه‎ی درونی به مدرسه وارد شوند و در آن به تجربه بپردازند. در مدرسه نباید هیچ عاملی برای نگرانی و ترس و هرگونه فشار نامساعد روانی وجود داشته باشد.

۳-    متناسب سازیویژگی سوم «متناسب سازی» است. بر اساس این ویژگی،  تجربیات مدرسه،  باید با شرایط رشدی متربّیان در همه‎ی ‎ابعاد، متناسب باشد. متناسب سازی به سایر ابعاد مدرسه مانند مدیریت، مربیان، فضا و تجهیزات نیز تعمیم داده می‌شود. این اصل ناظر به یک اصل محوری در منابع و متون تربیتی است که به پیروی از طبیعت مشهور است. در تنظیم موقعیت‎های تربیتی باید چگونگی رشدی شئون مختلف حیات متربّیان را در نظر گرفت.

۴-    تعادلویژگی چهارم«تعادل»است. مراد از تعادل، تناسب با اصول همه‎جانبه نگری و یکپارچگی است. در رابطه با تعادل موارد زیر قابل توجه است:مدرسه نه تنها به توسعه‎ی بعد عقلانی و مهارت‎های فکری، بلکه به ابعاد مختلف و ساحت‎های گوناگون حیات انسانی توجه می‎نماید.در بعد شناختی نیز از توجه صرف به سطوح پایین توانش‎های شناختی متربّیان، مانند حافظه، خودداری می‎شود که یکی از محرمات مدرسه صالح پرهیز از حافظه گرایی است.

۵-    انعطاف پذیریویژگی دیگر مدرسه‎ی صالح در سند تحول بنیادین «انعطاف پذیری» است. برمبنای اصل کثرت گرایی و اصل تفاوت‎های فردی، نظام مدرسه‎ای باید از حدی از انعطاف برخوردار باشد تا برنامه‎ها و رویه‎های جاری در آن دچار جمود و تصلب نگردد.مدرسه‎ی صالح را نه بصورت یک مکان یا یک فضا بلکه به صورت ترکیبی از فضا و مکان باید دید. منظور از «مکان» محیط مادی و کالبد مدرسه است.منظور از «فضا» نیز ارزش‎ها، هنجار، رویه‎ها و فرهنگ حاکم بر مدرسه است.

۶-    رابطه‎ی احسان و عدالت ویژگی ششم مدرسه‎ی  صالح، حاکمیت «رابطه‎ی احسان و عدالت» بین مربیان و متربّیان در مدرسه است زیرا اساسا خدواوند مبنای رابطه‎ی انسان‎ها را با همدیگر بر اساس عدل و احسان قرار داده است.گسترش رابطه‎ی عدل و پا گرفتن آن در روابط انسان‎ها با یکدیگر، حاصل پختگی فکری و پیشرفت فرهنگی است و پیامد نبود رابطه‎ی عدل، عقب‎ماندگی فکری و فرهنگی و ناتوانی و تکیه بر دیگران است. در جامعه‎ای که عدالت در آن فراگیر باشد فرصت برای افراد هوشمند و توانا فراهم است تا برای این که پیشرفت و سازندگی را رهبری کنند.برقراری روابط عدل و احسان در سطح مدرسه، در واقع زمینه‎سازی برای تربیت افراد عادل و محسن است، که این امر لوازمی دارد. از جمله‎ی مهمترین این لوازم، محوریت اخلاق و تحقّق عینی ارزش‎های اخلاقی در مدرسه است.

۷-    مشارکت و تعاونهفتمین ویژگی مدرسه‎ی صالح، مشارکت و تعاون است. از آنجا که انسان‎ها در جامعه متولد می‎شوند و در جامعه رشد می‎کنند، تربیت آن‎ها نیز باید اساسا اجتماعی باشد. لذا فضای حاکم بر محیط‌های تربیتی، باید به گونه‎ای باشد که شخصیت متربّیان را از شکل گیری فرد گرایی و رقابت گرایی مخرب دور نگه دارد و به ایجاد فضای رفاقت سالم و تعامل سازنده و موثر با دیگران و رقابت هر فرد با خودش روی آورند.مدرسه وضعیتی سامان یافته برای انجام «اعمال خیر ومسابقه و شتاب کردن در خیرات» است. همکاری در انجام خیرات اساسا بر تمامی ساز و کار‎های مدرسه‎ی صالح حاکم است که در دو بعد درونی وبیرونی نمود پیدا می‌کند.در بعد درونی این همکاری بین مربیان و متربّیان و در بعد بیرونی مدرسه، که در واقع بخش از جامعه‎ی محلی می‎تواند در جریان اجتماعی ناظر به اصلاح مداوم موقعیت، فعال باشد، و مشارکت نماید و مشارکت بپذیرد. این مشارکت با نهاد‎های محلی و همچنین با مدارس همجوار صورت می‎گیرد. بُعد دیگر این که مدرسه از همکاری نهادها و موسسات، اشخاص حقیقی و حقوقی، که فراهم کننده‎ی فرصت‎های مکمل و جانبی برای توسعه و تعالی تجارب ارزنده یادگیری هستند، بهره مند شود.

برگرفته از مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش وپرورش

به کوشش: قاسم محمودی

شکیبا باشید…

© ۲۰۰۶-۲۰۲۲ کلیه ی حقوق متعلق به مجتمع آموزشی – تربیتی هدی وابسته به جامعة الزهرای قم می باشد توانمند شده از سامانه هوشمند پویان محصول طراحان وب شمال

مدرسه صالح ؛ بستری برای تحقق تربیت مطلوب

مدرسه صالح ؛ بستری برای تحقق تربیت مطلوب

بنا بر فلسفه تربیتی جامعه اسلامی ، مدرسه محیط اجتماعی سازمان یافته ای ( مشتمل بر مجموعه ای از افراد و روابط و ساختارهای منظم ) است برای کسب مجموعه ای از شایستگی های لازم ( فردی، خانوادگی ،‌اجتماعی ) که متربیان برای وصول به مرتبه ای از آمادگی جهت تحقق حیات طیبه در همه ابعاد فردی ، خانوادگی ، اجتماعی باید آنها را به دست آورند . از این رو مدرسه فضای اجتماعی هدفمندی است که از طریق زنجیره ای از موقعیت ها ،‌ فرصت حرکت رشدیابنده و تعالی بخش را برای متربیان فراهم می سازد که در آن شایستگی های لازم برای درک موقعیت خود و دیگران از طریق یادگیری رسمی و غیر رسمی کسب می شود . به طور کلی برخورداری از حیات طیبه در بعد جمعی و تحقق جامعه صالح نیازمند مدرسه صالح است . یعنی در کنار خانواده صالح ، ‌بقا و توسعه جامعه صالح به وجود مدرسه صالح نیز وابسته است .

 بنا بر آنچه گذشت ، مدرسه باید محل تجربه حیات طیبه و آماده شدن متربیان برای تحقق مراتب آن در همه ابعاد و ورود به جامعه صالح باشد . لذا مدرسه صالح باید چند ویژگی مهم و اساسی زیر را داشته باشد : 

نخستین ویژگی ساده سازی است ؛ به این معنی که تجربیات مدرسه باید شکل ساده شده ای از تجربیات و اشکال واقعی حیات طیبه باشد . روابط واقعی در زندگی اجتماعی پیچیده است و می تواند مانعی بر سر راه یادگیری و رشد و تعالی و بروز استعدادهای متربیان گردد . لذا محیط مدرسه ،‌با عنایت به شرایط رشد آنان ،‌باید ساده باشد تا فرآیند تربیت با موانع کمتری مواجه گردد . این ویژگی به معنای تصنعی کردن موقعیت ها و تجارب نیست ،‌ بلکه تجارب مدرسه ای متربیان باید تا حد امکان با تجارب زندگی واقعی نزدیک باشد و حتی فعالیت ها و تجارب تربیتی طراحی شده در مدرسه باید ناظر به چالش ها و مسائل واقعی زندگی متربیان باشد .                                                                                                               

ویژگی دوم پالایش است . مراد از پالایش زدودن برخی عوارض و نتایج ناخوشایند نامطلوب احتمالی از برخی تجربیات مدرسه است . جریان رشد متربیان جریانی است که نسبت به عوارض و مخاطرات محیطی و تغییرات نامطلوب محیط بسیار حساس است و به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد . بنابراین برای این که عوارض ، مخاطرات و تغییرات نامطلوب موجود بر جریان رشد متربیان کمترین اثر را داشته باشد ، محیط مدرسه باید مورد پایش و مراقبت دائم قرار گیرد و حتی الامکان از عناصر و عوامل مخل و نامطلوبی که مانع رشد و تعالی متربیان می شوند به دور باشد ، اما از آنجا که این پالایش به قصد حمایت از رشد ‌و تعالی متربیان صورت می گیرد ، نباید به شکل تحمیل و تهدید یا محدودسازی افراطی متربیان ظاهر شود .                                                                                    

مدرسه صالح از دو منظر به امنیت خاطر متربیان و اولیای آنان توجه دارد . در واقع محیط مدرسه ، که زمینه مناسب برای رشد و تعالی متربیان تلقی    می شود ، باید از نظر جسمانی و روانی امن و دور از خطر باشد . از منظر نخست ، مدرسه صالح به امنیت متربیان در فضای کالبدی می اندیشد یعنی فضای فیزیکی مدرسه باید به گونه ای طراحی شود که با مقتضیات رشدی آنان متناسب و فاقد عوامل خطرآفرین جسمی باشد . از منظر دوم به امنیت روانی توجه می نماید . از این منظر متربیان باید در فضای مدرسه احساس آرامش و راحتی نمایند و با شوق و انگیزه درونی به مدرسه وارد شوند  و در آن به تجربه بپردازند . در مدرسه نباید هیچ عاملی برای نگرانی و ترس و هر گونه فشار نامساعد روانی وجود داشته باشد .                                                  

ویژگی سوم متناسب سازی است . بر اساس این ویژگی ، تجربیات مدرسه ،‌ باید با شرایط رشدی متربیان در همه ابعاد ، متناسب باشد . متناسب سازی به سایر ابعاد مدرسه مانند مدیریت ،‌ مربیان ، فضا و تجهیزات نیز تعمیم داده می شود .  این اصل ناظر به یک اصل محوری در منابع و متون تربیتی است که به پیروی از طبیعت مشهور است . این اصل در نظریه دانشمندان سلف مسلمان نیز نمود دارد . منظور از این اصل که در تنظیم سازو کارهای تربیتی یا به بیان دیگر ، فراهم کردن زمینه های مناسب و تجارب تربیتی باید چگونگی رشدی شئون مختلف حیات متربیان را در نظر گرفت . لذا در تنظیم موقعیت های تربیتی باید این چگونگی را در نظر داشت .                                                

ویژگی چهارم تعادل است. مراد از تعادل ، تناسب با اصول همه جانبه نگری و یکپارچگی است و تعریف مختار تربیت در فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران در توجه متوازن به جنبه های مختلف حیات انسانی است . صرف توجه به یک بعد ، موجب غفلت از ابعاد دیگر می شود . از این دیدگاه مدرسه نه تنها به توسعه بعد عقلانی و مهارتهای فکری ، بلکه به ابعاد مختلف و ساحت های گوناگون حیات انسانی توجه می نماید . اگرچه هسته اصلی اقدامات تربیتی مدرسه ، بر بعد عقلانی استوار است ، اما به سبب یکپارچگی وجود انسانی ، غفلت از ابعاد دیگر حیات انسانی برای مدرسه نارواست . حتی در بعد شناختی نیزاز توجه صرف به سطوح پایین توانش های شناختی متربیان ، مانند حافظه ، خودداری می شود . یعنی یکی از محرمات مدرسه صالح پرهیز از حافظه گرایی است .          یعنی مدرسه صرفا محل کسب دانش و فهم امور نیست ، بلکه در آن زمینه سازی برای عمل شایسته نیز جایگاه و شانی در خور دارد . در واقع یکی از راههای اساسی و مهم کسب شناخت و ارتقای معرفت ، انجام عمل شایسته است . یعنی متربی باید درگیر موقعیت هایی باشد که او را به اقدام و عمل مناسب فراخواند  تا در این درگیری و اقدام ، به معرفت حقیقی نایل شود و هویتش تعالی یابد .                                                                                 

ویژگی پنجم مدرسه صالح انعطاف پذیری است . بر مبنای اصل تفاوت های فردی ، نظام مدرسه ای باید از حدی از انعطاف برخوردار باشد تا برنامه های و رویه های جاری در آن دچار جمود و تصلب نگردد . به سخن دیگر، مدرسه صالح از یک سو بر شباهت های انسانی تاکید دارد و در واقع بیشتر ساز و کارهای مدرسه بر مبنای چنین شباهت هایی شکل می گیرد . از سوی دیگر با توجه به تفاوت های فردی ، ساز و کارهای خود را منعطف می سازد تا زمینه تعالی وجودی بیشتر متربیان را فراهم آورد . از یک منظر مراد از این ویژگی ، تلاش مدرسه برای ارتباط هر چه بیشتر آحاد متربیان با شرایط اجتماعی محیط پیرامون است ؛ به این معنی که مدرسه باید تا حد امکان با شرایط متنوع زندگی متربیان سازگار شود و بکوشد از طریق فراهم آوردن موقعیت های متنوع تربتی ، تمامی متربیان (جامعه هدف ) را به سطح مطلوبی از شایستگی های پایه برساند .                                                                           

به سخن دیگر ، می توان گفت مدرسه صالح را نه به صورت یک مکان یا فضا بلکه ترکیبی از فضا و مکان باید دید . منظور از مکان محیط مادی و کالبد مدرسه است . اگر تلقی از مدرسه تنها کالبد باشد ، محدودیت های زیادی در کارکرد و تاثیرگذاری مدرسه ایجاد خواهد شد . در این صورت تجارب متربیان تنها در چهارچوب فضای کالبدی مدرسه رخ می دهد و به حدود مادی مدرسه مربوط می شود و منظور از فضا نیز ارزش ها ، هنجار ، رویه ها و فرهنگ حاکم بر مدرسه است . این بعد از مدرسه با وجود اهمیت زیادی که دارد نیز نباید جدای از مکان و کالبد مدرسه دیده شود .                                                                                                                                 

ویژگی ششم مدرسه صالح ، حاکمیت رابطه احسان و عدالت بین مربیان و متربیان در مدرسه است . زیرا اساسا خداوند مبنای رابطه انسانها را با همدیگر بر اساس عدل و احسان قرار داده است . گسترش رابطه عدل و پا گرفتن آن در روابط انسانها با یکدیگر ، حاصل پختگی فکری و پیشرفت فرهنگی است و پیامد نبود رابطه عدل ، عقب ماندگی فکری و فرهنگی و ناتوانی و تکیه بر دیگران است . برقراری روابط عادلانه و مبتنی بر احسان در مدرسه خود لوازمی دارد . از جمله مهمترین این لوازم ، محوریت اخلاق و تحقق عینی ارزش های اخلاقی در مدرسه است . یکی از ملاک های مهم ارزیابی تربیت در مدرسه صالح این است که همه ساز و کارهای آن با ارزش های اخلاقی هماهنگ و مطابق باشد . بنا براین فضای مدرسه باید سرشار از   ارزش های انسانی و اسلامی باشد تا متربیان آنها را به صورت مستقیم و غیر مستقیم به دست آورند و تجربه کنند .                                                                    

هفتمین خصوصیت مهم فضای مدرسه صالح ، مشارکت و تعاون است . از  آنجا که انسانها در  جامعه متولد می شوند و در جامعه رشد می کنند ،‌ تربیت آنها نیز باید اساسا اجتماعی باشد . لذا فضای حاکم بر محیط های تربیتی ،‌به ویژه محیط های تربیت رسمی ،‌ باید به گونه ای باشد که شخصیت متربیان را از شکل گیری فرد گرایی و رقابت گرایی مخرب دور نگه دارد . لذا محیط های تربیتی باید به جای تاکید بر مقایسه فردی و رقابت با دیگران در یادگیری ، به ایجاد فضای رفاقت سالم و تعامل سازنده و موثر با دیگران و رقابت هر فرد با خودش روی آورند . یکی از جلوه های همکاری و تعاون در مدرسه تعامل مدرسه و خانواده است . در این نگرش ، خانواده و مدرسه دو فضای تربیتی مکمل همدیگر خواهند بود . این به آن معناست که حساسیت تربیتی والدین افزایش یابد و مسئولیت کل تربیت رسمی و عمومی یک سره به مدرسه واگذار نگردد و با افزایش آگاهی تربیتی آحاد جامعه ، مشارکت خانواده ها در تربیت رسمی روز افزون شود و این موضوع خود یک مطالبه عمومی تلقی گردد .  (مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران ) .                                                                    

به فضل الهی ،‌ چشم انداز روشن در مبحث تحول بنیادین توسط دست اندرکاران و اساتید حوزه تعلیم و تربیت در کشور رقم خورده است و برنامه ریزان انتظار دارند که این برنامه توسط نیروی انسانی فعلی به منصه ظهور برسد اما در این میان چند سوال مطرح است : آیا نیروی انسانی فعلی آمادگی لازم جهت اجرای مومنانه و وفادارانه برنامه حاضر دارد ؟ و یا به شکل بازتر اینکه مدرسه که میدان اصلی اجرای این افکار در جامعه است میزان آگاهی مدیران مدارس و سایر عوامل آن از خصوصیات مدرسه صالح به چه میزان است ؟ ، کدام دوره های آموزشی توسط آموزش نیروی انسانی جهت توجیه آنها تدارک دیده شده است ؟ ، آیا مدیران و معلمان ابزارهای لازم جهت مقابله با رویکردهای ضد فرهنگی  و ضد ارزشی متقابل را دارا هستند؟ و آیا مدرسه و خانواده ها هماهنگی لازم جهت درک خصوصیات نسل جدید را کسب کرده اند ؟ میزان آگاهی همکاران از اصطلاحاتی همچون مدرسه صالح و … به چه میزان است ؟ البته لازم است بازگو شود اگرچه همکارانی نیز بوده و هستند که قبل از طرح چنین برنامه هایی ،  رویکردهایی همچون مدرسه صالح را بنا به تجربیات و اعتقادات خود در مدارس اجرا نموده اند اما این چنین مدیران و مدارسی چند درصد از کل همکاران را شامل می شود ؟ آیا زمان کنار گذاردن یک رویکرد به نفع رویکرد بهتر نرسیده است ؟ و  …؟

                                                                                                                        

                                                                                                   

در آخرین دست نوشته های یک کشیش نوشته شده بود :

کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییردهم .

بزرگ تر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است و باید کشورم را تغییر دهم .

بعد ها کشور را هم بزرگ دیدم وتصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم .

در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم .

اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم

شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم .

آیا بهتر نیست من نیز خودم را تغییر دهم و به یک رویکرد جدید و بهتر تغییر حال بدهم ؟  

ویژگی های مدرسه صالح