معنی شعر گل و گل فارسی هفتم صفحه ی ۹۶


معنی شعر گل و گل فارسی هفتم صفحه ی ۹۶

درباره معنی و مفهوم شعر گل و گل فارسی پایه هفتم از ملک الشعرای بهار، معنی کلمات شعر گل و گل هفتم، شبی در محفلی با آه و سوزی


معنی شعر گل و گل فارسی هفتم صفحه ی ۹۶
پخش آنلاین ویدئو

معنی شعر گل و گل (ملک الشعرای بهار)

ادبیات ۱ دیدگاه

معنی و مفهوم شعر گل و گل فارسی پایه هفتم از ملک الشعرای بهار

در این پست، معنی و مفهوم شعر زیبای گِل و گُل از ملک الشعرای بهار را برای شما دوستان عزیز آماده کرده ایم. با دانشچی همراه باشید.

معنی شعر گل و گل و واژه های مهم آن

شبی در محفلی با آه و سوزیشنیدستم که پیر پاره دوزی

معنی: شبی در یک مجلسی، شنیدم که شخص پیری که شغلش پینه دوزی بود، با آه و گریه گفت.

محفل = مجلسپاره دوز = پینه دوز، کسی که لباس های پاره را می دوزد

چنین می گفت با سوز و گدازیگِلی خوشبوی در حمام روزیرسید از دست محبوبی به دستم

معنی: آن پیر پینه دوز غمگینانه گفت:  روزی در حمام بودم که گِل خوشبویی را دوستی به دستم داد.

گرفتم آن گِل و کردم خمیریخمیری نرم نیکو چون حریری

معنی: آن گِل را ورز دادم و خمیرش کردم. خیلی نرم بود؛ درست مانند حریر.

حریر= پارچه یا پیراهن ابریشمی

معطر بود و خوب و دلپذیریبدو گفتم که مشکی یا عبیریکه از بوی دلاویز تو مستم

معنی: آن گِل، خوشبو بود و دلنشین. به گِل گفتم تو گِلی یا عطر؟ چرا که از بوی خوش تو مست شده ام.

عبیر = مخلوطی از گیاهان خوشبو مانند مشک، صندل، زعفران و گلاب.

همه گِل های عالم آزمودمندیدم چون تو و عبرت نمودم

معنی: من همه گِل های دنیا را امتحان کرده ام اما هیچ کدام مثل تو خوشبو نبودند. به همین دلیل توجهم به تو جلب شد.

چو گِل بشنید این گفت و شنودمبگفتا من گِلی ناچیز بودمو لیکن مدتی با گُل نشستم

معنی: وقت گِل این حرف های من راشنید، گفت: من در ابتدا گِل بد بو و خوار و ذلیلی بودم اما مدتی در کنار گُل خوشبو نشستم.

گُل اندر زیر پا گسترده پر کردمرا با همنشینی مفتخر کرد

معنی: گُل، گلبرگ هایش را زیر پای من ریخت و به من افتخار داد که با او همنشین شوم.

چو عمرم مدتی با گُل گذر کردکمال همنشین در من اثر کردو گر نه من همان خاکم که هستم

معنی: چون مدتی از روزهای عمرم را با گُل سپری کردم، بالاخره خوبی های او در من هم اثر گذاشت و من هم مثل او خوشبو شدم. وگرنه اصل من همان خاک ناچیز است.

شاعر: ملک الشعرای بهار

مفهوم شعر

این شعر زیبا، با زبانی شاعرانه و دلنشین اثرات همنشین را در زندگی انسان نشان میدهد؛ انسان هرچقدر هم بد باشد، همنشینی با آدم های خوب در او اثر مثبت می گذارد و باعث می شود راه درست را در زندگی اش انتخاب کند.

یکی از مهم ترین آرایه های این شعر آرایه تشخیص یا جان بخشی به اشیاء است؛ زیرا از زبان گِل هم سخنانی آورده تا اثرات همنشین خوب را برای دیگران بیان کند و به داشتن دوست خوبش که گُل خوشبو بود، افتخار کند.

اختصاصی-دانشچی

معنی شعر گل و گل فارسی هفتم

گل و گل

شبی در محفلی با آه و سوزی *** شنیدستم که مرد پاره دوزی

چنین می‌گفت با پیر عجوزی *** «گلی خوشبوی در حمام روزی

رسید از دست محبوبی به دستم»

یک شب در مجلسی شنیدم که پیرمرد کفش دوزی با حسرت و ناله به پیرزنی می‌گفت: روزی در حمام گل خوشبویی از یار محبوبی به دستم رسید.

گرفتم آن گل و کردم خمیری *** خمیری نرم و نیکو، چون حریری

معطر بود و خوب و دلپذیری *** «بدو گفتم که مشکی یا عبیری

که از بوی دلاویز تو مستم»

آن گل را گرفتم و با آن خمیری درست کردم که مانند ابریشم نرم بود. آن گل خیلی خوش‌بو بود. از او پرسیدم آیا تو مشک یا عبیر هستی؟ زیرا که بوی خوش تو من را مست کرده است.

همه گل‌های عالم آزمودم *** ندیدم چون تو و عبرت نمودم

چو گل بشنید این گفت و شنودم *** «بگفتا من گلی ناچیز بودم

ولیکن مدتی با گل نشستم»

من گل‌های زیادی دیده‌ام ولی هیچ گلی مانند تو نبود و از عطر تو تعجب می‌کنم. وقتی گل این حرف مرا شنید گفت: من گِل ناچیز و بی‌مقداری بودم ولی مدتی هم‌نشین گُل شدم.

گل اندر زیر پا گسترده پر کرد *** مرا با همنشینی مفتخر کرد

چو عمرم مدتی با گل گذر کرد *** «کمال همنشین در من اثر کرد

وگرنه من همان خاکم که هستم»

گل خودش را زیر پای من گسترد و به من افتخار هم‌نشینی با خودش را داد. وقتی بخشی از عمرم در کنار گل گذشت، صفات خوب و عطر هم‌نشینم در من تاثیر گذاشت و من خوش‌بو شدم. وگرنه من همان خاکی هستم که بودم و تغییری نکردم.

معنی لغات درس گل و گل:

محفل: مجلس و گروه

پاره دوز: کفش دوز

عجوز: پیرزن

مشک: ماده سیاه رنگ و خوش‌بو

عبیر: نوعی ماده خوش‌بو

دلاویز: دلپذیر و عطرآگین

محمد تقی بهار که ملقب به ملک‌الشعرای بهار است، از شاعران بزرگ معاصر کشورمان است. او در این شعر به زیبایی تاثیر همنشین و دوست خوب را به تصویر کشیده است. ما هم باید از آن درس بگیریم و در انتخاب دوستان و همنشینان خود دقت کنیم و با افراد خوب نشست و برخاست کنیم.

پدربزرگ دانا
پدربزرگ دانا

من به شما کمک می‌کنم که درس‌های مدرسه را بهتر یاد بگیرید

معنی شعر گل و گل فارسی هفتم صفحه ی ۹۶