زن و اژدها هر دو در خاک به جهان پاک از این هر دو ناپاک به
زن و اژدها هر دو در خاک به جهان پاک از این هر دو ناپاک به
سالهاست که در برخی پژوهشها و مصاحبههای شاهنامه شناسی،بیتی معروف دستاویز داوری و نتیجهگیری دربارهی موضوع «زن در شاهنامه» قرار گرفته است و میگیرد: زن و اژدها هر دو در خاک به / جهان پاک ازین (زین) هر دو ناپاک به برای نمونه یکی از شاهنامهپژوهان با استناد بدین بیت و دو بیت پیش از…
بیتِ «زن و اژدها هر دو در خاك بهجهان پاك ازين هر دو ناپاك به» چگونه به نام فردوسی بسته شد؟
سالهاست که در برخی پژوهشها و مصاحبههای شاهنامه شناسی،بیتی معروف دستاویز داوری و نتیجهگیری دربارهی موضوع «زن در شاهنامه» قرار گرفته است و میگیرد:
زن و اژدها هر دو در خاک به جهان پاک ازین (زین) هر دو ناپاک به
برای نمونه یکی از شاهنامهپژوهان با استناد بدین بیت و دو بیت پیش از آن نوشتهاند: «گزایندهتر و تندتر سخنی که در شاهنامه از خامهی فردوسی در حق زن نقش صفحه شده است،در این داستان داستان سیاوش است».و دربارهی بیت سوم از آن ابیات یا همان بیت مورد بحث معتقدند: «اگر در بیت سوم حکمی تند و سخنی گَست و تلخ نهفته است،باز از آن نابکاری های سودابه ناشی شده است و قابلیت توجیه دارد».
در کتابی علمی تحقیقی که در اصل برای درس ادبیات حماسی در دورهی دکتری ادبیات فارسی تالیف شده،این بیت یکی از مستنداتِ برخوردهای تند و خشن فردوسی با زنان است.در کتاب «ارسال المثل» در شاهنامه پس از ذکر این بیت آمده است: «بیت فوق نفرینی است که فردوسی در ابتدای داستانِ سودابه و سیاوش بیان میکند و از منظر او سودابه نمونهی شومی و بدبختی،موجودی آلوده و پرگناه است»
در کتاب «جاذبههای فکری فردوسی در فصلِ «مقام زن» میخوانیم: «اگر فردوسی مثلا» زن و اژدها را با هم یکی میداند همان زنی است که قرآن مجید تعبیر بسیار جالبی از او دارد: و مِن شرِ النفاثات فی العُقَد».
مولف «راز بقای ایران در سخن فردوسی» پس از نقل چند بیتی که آخرین آنها «زن و اژدها هر دو در خاک…» است نوشتهاند:«معمولا» بیت اخیر را بعضی مردان میخوانند اما همان مردان در آن لحظات،بیت پیشین را بدست فراموشی میسُپرند،شنونده هم خیال میکند که نظر فردوسی در همین بیت اخیر است»
در کتاب «زن در شعر فارسی» آمده است: «در جایی رستم،زن و اژدها را کنار هم قرار میدهد و هر دوی آنها را ناپاک میداند که شایستهی مرگ هستند»
دکتر باستانی پاریزی در فصلِ «گذاری با زن از گدار زندگی» از کتاب «سنگ هفت قلم» با توجه به همین بیت معتقدند: «حتا در مورد مناسبات زن و شوهری نیز فردوسی وحشتش بر تهورش میچربید که گاهی از زن به عنوان اژدها یاد میکرد»
نویسندهی مقاله ی «زن در شاهنامهی فردوسی» به خوانندگان تذکر میدهند که: «اگر جایی در خلال شاهنامه بخوانند: «زن و اژدها…» باید همهی حکایت را مطالعه کنند تا خود با نکوهش دیوی فرشته روی با استاد توس همداستان گردند.»
در مقالهای دیگر هم نویسنده با استناد به این بیت و دو بیتِ پیش از آن به این نتیجه رسیدهاند که شاهنامه دربارهی زنان هم اگر ناپارسای میشدند و یا خطایی از آنها سر میزد به همین کیفیت اظهار نفرت و بیزاری میشد.
مرحوم احمد شاملو در گفتگویی با مجلهی آدینه تصریح کردهاند که «در شاهنامه زن و اژدها هر دو ناپاک به قلم میروند و لایق فرو رفتن در خاک شمرده میشوند و هر سگی به صد زن و آن هم نه هر زنِ از خدا بی خبر بلکه به طورِ دقیق به صد زن پارسا ترجیح داده میشود»
یکی از شارحان شاهنامه نیز در مصاحبه ای گفتهاند: «شخصیت مرد شاهنامه میتواند … زن را ناپاک و نیرنگ باز بداند (زن و اژدها …)»
در جدیدترین پژوهشی هم که در موضوع زن در شاهنامه منتشر شده دربارهی جایگاه بانوان در حماسهی ملی ایران میخوانیم: «و چه زیبا چکیدهی تفکر در باب زنان در بیت (زن و اژدها …) خلاصه شده است»
با ملاحظهی شهرت و رواج این بیت به نامِ فردوسی در میانِ خواص و پژوهشگران،طبیعی است که در بیت خوانندگان و علاقهمندانِ شاهنامه و به طورِ کلی عامهی مردم،بیتِ (زن و اژدها هر دو …) از ابیات اصیل شاهنامه و نظرگاه رسمیِ فردوسی دربارهی زنان تلقی شود،چنانکه غیر از گفتگوهای شفاهی در برخی از یادداشتها و نوشتههای اینترنتی نیز این بیت به نام فردوسی،مبنای بحث و بررسی واقع شده است که خود میتواند عامل مهمی در تقویت و تثبیت انتساب آن به شاهنامه در ذهن و زبان مراجعان و خوانندگان غیر متخصص باشد.
در شماری از چاپ های شاهنامه از جمله: کلکته،چاپ سنگی بمیئی (۱۲۷۶ ه.ق)،شاهنامه امیر بهادری،کلالهی خاور،شاهنامه انتشارات ایران باستان،چاپ انتشارات امیرکبیر و چاپ دکتر دبیر سیاقی،در داستانِ سیاوس و به هنگامِ آماده شدن شاهزاده برایِ عبور از آتشِ آزمون،پس ازی این چهار بیت اصلی:
نهادند هیزم دو کوه بلند شمارش گذر کرد بر چون و چند
ز دور از دو فرسنگ هربدید چنین جُست باید بلا را کلید
همین خواست دیدن درِ راستی ز کار زن آید همه کاستی
چون این داستان سربسر بشنوی بِه آید تو را گر به زن نگروی
( ۲۲۳۴۴۷۶-۴۷۳ )
دو بیت زیر آمده است:
زنِ بد کُنِش خواری آرد به روی به گیتی به جز پارسا زن مجوی
جهان پاک ازین (زین) هر دو ناپاک بِه زن و اژدها هر دو در خاکِ بِه
از همین جاست که بیت دوم به عنوان نظرِ زن ستیزانهی فردوسی بر زبانها افتاده و حتا در پژوهشهای علمی و رسمی نیز راه یافته است،در حالی که در هیچ یک از ۱۵ دستنویس معتیر و کهن شاهنامه که پایهیتصحیح علمی-انتقادی دکتر خالقی مطلق بودهاند و نیز دو نسخهی حاشیهی ظفرنامهی مستوفی (قرن هشتم هجری قمری) و نسخهی سعدلو چاپ عکسی دایره المعارف بزرگ اسلامی (احتمالا» متعلق به قرن هشتم هجری قمری) این بیت در بخش مربوط از داستان سیاوش دیده نمیشود.
در کتابِ «در اختیارات شاهنامه» نوشتهی علی ابن احمد (تدوین ۴۷۴ یا طبق نظری ۵۷۴ هجری قمری) هم که چند بیت از ابیات نکوهش زنان در شاهنامه آمده است،این بیت وجود ندارد و به احتمال بسیار اگر در نسخهی بسیار کهن مورد استفادهی وی چنین بیتی بود به دلیل شدت و برجستگی خوارداشت آن را در کنارِ چند بیت دیگر ذکر میکرد. به عنوان قرینهی فرعی این نکته را هم باید در نظر داشت که «سنایی» در «حدیقه» آنجا که اندر مذمت دختر به سخنی از فردوسی استناد کرده،گفته است:
چه نکو گفت آن بزرگ استاد که وی افکند شعر را بنیاد
کآن که را دختر است جای پسر گرچه شاه است، هست بد اختر
که منظور او این بیت از زبان افراسیاب در داستان بیژن و منیژه است:
که را از پس پرده دختر بُوَد اگر تاج دارد بد اختر بُوَد
(خالقی ۳۳۲۲۲۳۵)
در صورتی که با توجه به چندی بیتی که وی در طعن و سرزنش دختران سروده،اگر در شاهنامهی مورد اختیار خویش که دستنویسی قدیمی و متعلق به پیش از ۵۲۵ ه.ق بوده،بیت درشت و کوبنده ای چون «زن و اژدها هر دو …» را مییافت،بیگمان بدان اشاره میکرد تا بار و پشتوانهی مذمت خود را سنگینتر کرده باشد.
علاوه بر این اسناد و قراین نسخه شناسی،در هیچیک از چاپ های معتبر شاهنامه هم مانند: تصحیح ژول مول،چاپ مسکو،داستان سیاوشِ بنیاد شاهنامه،تصحیح آقای مصطفی جیحوی و چاپ دکتر جلال خالقی مطلق این بیت نیامده است و همچنان که قبلا» نیز برخی محققان به تاکیذ نوشته و گفتهاند، بیتِ «زن و اژدها هر دو …» از سخیفترین ابیاتی است که در تاریخ استنساخ و تصحیح شاهنامه به نام فردوسی جعل و الحاق شده است.
درباره ی زمان و عامل این جعل و الحاق نمیتوان قاطعانه نظر داد،اما با توجه به اینکه بیت مورد بحث در ۱۵ دستنویس معتبر مبنای چاپ دکتر خالقی مطلق که متعلق به فاصبهی سالهای ۶۱۴ تا ۹۰۳ ه.ق هستند و نیز دو نسخهی سعدلو و حاشیهی ظفرنامه،هر دو از قرن هشتم ه.ق نیامده است،شاید از قرن ۹ و اوایل سدهی دهم به بعد در برخی از نسخ کم اعتبارتر شاهنامه افزوده شده و از آنجا به چند چاپ نامعتبر راه یافته است.
زنده یاد علامه دهخدادر امثال الحکم پس از اِسنادِ صورت معروفِ بیت «زن و اژدها هر دو …» به فردوسی،در زیر آن افزودهاند: «تمثل «زن و اژدها هر دو در خاک به»،این بیت در متن گرشابنامه اسدی توسی نیست و در نسخهی اساس تصحیح شادروان استاد یغمایی،در داستان مکرِ همسر و دخترِ شاه کابل برای کشتن گرشاسب و آشکار شدن راز آنها،به مناسبت ابیاتی که درباره ی زنان آمده،در حاشیه افزوده شده است.
تاریخ کتابت این دستنویس ۸۶۰ ه.ق است.بر این اساس آیا میتوان حدس زد که بیت مذکور با تغییری جزئی در مصراع دوم از این نسخهی گرشاسبنامه در بعضی دستنویسهای شاهنامه (از قرن نهم و دهم به بعد) وارد شده است؟
در طول زمان،ابیات متعددی از گرشاسبنامه در تعدادی از نسخ شاهنامه و به نام فردوسی راه یافته که اتفاقا» یکی از آنها نمونه ی دیگری در همین موضوع «نکوهش زنان» است:
زنان را از آن نام ناید بلند که پیوسته در خفتن و خوردناند (گرشاسپنامه، ص ۱۰)
این بیت در نسخههای بریتانیالندن(۶۷۵ ه.ق)،قاهره(۷۹۶)،و برلین(۸۹۴) از زبان رستم به زال آمده است و از آنها در شماری از چاپهای شاهنامه وارد شده،یا این بیت مشهور در توصیف تیزبینی اسب فرستادهی اثرط:
پی مورچه بر پلاس سیاه بدیده شب تیره صد میل راه (گرشاسپنامه، ص ۲۴۲)
که در سه دستنویس لنینگراد(۷۳۳ ه.ق)،لیدن(۸۴۰) و انستیتوی خاورشناسی(۸۴۹) با تغییراتی درباره رخش رستم آمده و حتی در برخی نوشتههای تحقیقی نیز به نادرست از شاهنامه دانسته شده است:
به شب مورجه بر پلاس سیاه نمودی به گوش(بدیدی به چشم) از دو فرسنگ راه
اینکه بیتی از گرشاسپنامه بعدها با تغییرای به فردوسی نسبت داده شده،قرینه و شاهد قابل توجهی برای تقویت حدس پیش گفته است که شاید بیت یاد شده نیز از نسخهی (۸۶۰ه.ق) گرشاسپ نامه با تفاوت و اختلافی اندک در مصراعِ دوم وارد دستنویس هایی از شاهنامه شده باشد.
ولی در هر صورت این بیت نه سرودهی فردوسی است و نه از اسدی توسی،چون در نسخهی اساسِ گرشاسپ نامهی چاپ مرحوم یغمایی نیز این بیت برافزوده را در حاشیهی متن آوردهاند.
شهرت و رواج این بیت به اندازهای بوده و هست که علاوه بر کتابها،مقالات و مصاحبههای علمی،در شعرِ بزرگان و محققانِ معاصر نیز مورد توجه قرار گرفته است.
بیت موهن دیگری که در بحثِ «زنان و شاهنامه» گاهی (مثلا» در مصاحبهی شاملو) به فردوسی نسبت داده میشود این است:
«زنان را ستایی سگان را ستای که یک سگ به از صد زن پارسای»
زنده یاد دهخدا این بیت را نیز در امثال الحکم به نام فردوسی آوردهاند و پیش از آن،در لغتِ شهنامهی عبدالقادر بغدادی هم بیت به عنوان شاهدِ واژهی «ستا» آمده است و فراهم آورندگانِ متن آن را به درستی جزو بیتهایی آورده اند که گویندهی آنها معلوم نیست.
نگارنده در حدِ جستجوهای خویش این بیت را در متن و نسخهی بدلهای چاپ های معتبر شاهنامه ندیده است و آقای خطیبی نیز آن را در هیچیک از چاپ های شاهنامه نیافتهاند.
اما با توجه به بیتی از جامی شاید در نسخهای از شاهنامه که در قرن نهم مورد استفادهی وی بوده این بیت وجود داشته و یا حداقل در زمان و مکان زندگیِ او به نام فردوسی مشهور بوده است.
وی در حکایت «سلیمان و بلقیس» از منظومه ی «سلامان و ابسال» گفته است:
خواجهی فردوسی که دانی بِخردش بر زن نیک است نفرین بدش
هر دو بیتِ «زن و اژدها هر دو…» و «زنان را ستایی سگان….» برساختهی کوته نظری ناشناخته است که خواسته عقیدهی زن ستیزانهی خویش یا باور عمومی و غالب محیط و دورهی زندگانیاش را با انتساب به فردوسی شهرت و مقبولیت بخشد و البته در این مقصود نیز تا حدودی توفیق یافته است،چون هنوز در جدیدترین پژوهشهای علمی مربوط به زن و شاهنامه این بیت مبنای بحث و داوری دربارهی جهان بینی فردوسی قرار میگیرد.
اهمیت نسبت دادن این دو بیت و از اساس هر اندیشه و بینش درست و نادرست دیگری به فردوسی به منظور تحکیم و ترویج آن به اندازهای بوده است که نه تنها گویندهی گمنامِ این دو بیت،بلکه شاعران نامداری چون سنایی و جامی نیز با ارجاع به دو بیت از فردوسی در بابِ نکوهش زنان که البته یکی اصیل و آن دیگری کاملا الحاقی است خواستهاند پایههای باور خویش را استوارتر و مقبولیت عمومی آن را بیشتر کنند.
نکتهی مهمی که یادآوری آن لازم مینماید این است که درباره ی دو بیت مورد بحث در این یادداشت و ابیات مشابه نباید دو موضوع «اشتهار» و «قطعیت انتساب» به فردوسی را در هم آمیخت بدین معنی که در حافظهی شعری بعضی از ایرانیان اعم از خواص و عوام این دو بیت وجود دارد و به هر حال جهان بینی پارهای از مردان ایرانی را در مقطعی از تاریخ اندیشهی این سرزمین نشان میدهد.اما نامبرداری و رواج ابیات به نام فردوسی هرگز دلیل انتساب قطعی آن ها به وی نیست و اصالت یا الحاقی بودن بیتها و به تبع آن نتیجهگیریها و تحلیلهای مبتنی بر آنها نیازمند دلایلی غیر از شهرت انتساب و تداول در حافظهی عمومی جامعه است.
نمونههای دیگر این اصل،دو بیا بسیار معروف زیر است که بر خلاف اشتهار آنها به نام فردوسی – حتا در میان برخی از ادبا و پژوهشگران- بیت نخست یقینا» و بیت دوم به احتمال بسیار الحاقی و سرودهی دیگران است:
چو ایران نباشد تن من مباد بر این بوم و بر زنده یک تن مباد
بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
منبع:
سجاد آیدنلو،مقاله این بیت از فردوسی نیست،مجله کتاب ماه ادبیات و فلسفه،آبان ۱۳۸۴،ص ۵۰ تا ۵۵(برای دریافت ارجاعات مقاله را دانلود کنید)
همچنین بنگرید به مقاله:
بیت های زن ستیزانه در شاهنامه
زن واژدها هر دو در خاک به آیا این بیت متعلق به فردوسی است؟
بررسی یک بیت فردوسی در گفت وگو با استاد دکتر جلال الدین کزازی
زن واژدها هر دو در خاک به جهان پاک، از این هر دو ناپاک به
این بیتی از شعری است که همه آن را به نام مرحوم فردوسی می شناسند. این روزها در برخی رسانه ها این بیت بیان شده و از زبان برخی نقل می شود.
برای بررسی این بیت با استاد دکتر جلال الدین کزازی تماس گرفتیم تا از چند و چون این شعر و مستندات آن مطلع شویم. استاد در گفت وگو با خبرآنلاین گفت: این بیت هرچند استوار و سخته است اما در برنوشته های کهن شاهنامه نیست. درست است که واژه ها به زبان فردوسی نزدیک است اما سخن از فردوسی نیست و در زمان های دیگری وارد سخن فردوسی شده است.
دکتر کزازی افزود: فردوسی تنها سخنوری است که آگاهانه درباره زن داوری کرده است. چهره نکوهیده زن در شاهنامه به آن دلیل است که فردوسی داستانسراست . این چهره نکوهیده از زبان داستانسرایی است و دیدگاه فردوسی نیست. بیت هایی که در نکوهش زن است از نگاه و زبان داستانی آمده است. مانند داستان سیندخت مادر مهرزاد کابلی که بیانی بی همتا از زن است.
۶۲۶۲