درس ۶ نگارش نهم


درس ۶ نگارش نهم

جواب سوالات درس ۶ نگارش نهم ⭐ و گام به گام فعالیت های نگارشی صفحه ۷۹ و ۸۰، ۸۱ و ۸۲ و درست نویسی صفحه ۸۳ و مثل نویسی صفحه ۸۴ نگارش نهم.


جواب سوالات درس ۶ نگارش نهم ؛ صفحه ۷۹ تا ۸۴

گام به گام درس ششم نگارش نهم متوسطه ، پاسخ فعالیت های نگارشی، درست نویسی و حکایت نگاری صفحه ۷۹ تا ۸۴

جواب سوالات درس ششم ۶ نگارش نهم متوسطه و پاسخ سوالات درس «قالبی برای نوشتن برگزینیم» که شامل فعالیت های نگارشی صفحه ۷۹ و ۸۰، ۸۱ و ۸۲ و درست نویسی صفحه ۸۳ و مثل نویسی صفحه ۸۴ می باشد را در ادامه در بخش آموزش و پرورش ماگرتا برای شما دانش آموز عزیز فراهم کرده ایم.

مطلب پیشنهادی: جواب سوالات درس ۵ نگارش نهم ؛ صفحه ۶۵ تا ۷۰

جواب فعالیت های نگارشی صفحه ۷۹ تا ۸۲ درس ۶ نگارش نهم

۱- نوشته های زير، بخشی از متن اصلی یک نوشته اند، آنها را بخوانید و قالب هر كدام را مشخص كنید.

قالب نوشته اول : گزارش

قالب نوشته دوم : داستان

قالب نوشته سوم : نامه غیر رسمی

۲- موضوعی را انتخاب کنید و در یکی از قالب های نوشتاری بنویسید.

کودکی من، یک روز از کلاس، جلسه امتحان، هدف زندگی، نوجوانی، عاقبت فرار از مدرسه، پرواز بدون بال

✅ موضوع : کودکی من ، قالب زندگی نامهکودکی دورانی است که شیطنت های ما باعث می شد آدمهای اطرافمان به ما بخندند و یا از دستمون دلخور شوند. خلاصه، کودکی دوران خودش را دارد که ما آن را می گذرانیم. الان می خوام خاطره برادرمو براتو تعریف کنم که تو دوران کودکی چه کارایی که نمی کرد. یه روز در خانه نشسته بودیم و پدرمان بیرون بود، مادرم مشغول کاری بود که الان به خوبی یادم نمیاد چه کاری، برادرم هم داشت بازی می کرد و منم با گوشی سرگرم بودم که داداشم اومد گوشیمو می خواست.

اول گوشیو بهش ندادم، شروع به گریه کرد دیگه مجبور شدم گوشیو بهش بدم. داشت با گوشیم بازی می کرد منم رفتم تو حیاط یه هوایی بخورم. بابا اومد یکم وسایل گرفته بود رفتم وسایلو کمکش بیارم که داداشم اومد خیلی ام ذوق کرده بود گفت داداشی داداشی گوشیت کثیف بود شستمش بیا الان خیلی تمیز شده. دیگ مونده بودم چی بگم، فقط همینجوری نگاهش می کردم. اونم می خندید، بابام هم داشت می خندید و بهم گفت که تو هم کم دستی از این نداشتی دیگ تا اینو گفت سرد شدم رفتم بغلش کردم و بهش گفتم که این کار ، کار خوبی نیست. دوران کودکی هم دوران خودشو داره که باید باهاش کنار بیای.

کودکی منم خیلی خاطره ها واسم گذاشته که هر موقع با مامانم میشینم تعریف می کنه برام و منم ذوق می کنم که واقعا من این کارارو کردم. کودکی با هر خوشی و بدی که داره میگذره، دوران کودکی دوران رویا و آرزوهایست که همه بچه می گذرونند.

۳- نوشته های خوانده شده را با سنجه های زیر نقد و بررسی کنید.

✅ نتیجه بررسی و داوری : متن در قالب «خاطره» نوشته شده است و طبقه بندی ذهن و نوشته تا حدودی رعایت شده که در متن مشخص است.

درست نویسی صفحه ۸۳

جمله های زیر را ویرایش کنید.

تخته وایرت برد را برای معلم آماده کردم.✅ تخته سیاه را برای معلم آماده کردم.

ناهار ظهر را که خوردیم و بار و بندیل را جمع کردیم و راه افتادیم.✅ ناهار را که خوردیم و بار و بندیل را جمع کردیم و راه افتادیم.

مثل نویسی صفحه ۸۴

مثل زیر را بازآفرینی کنید.

«فضل را بردند جهنم، گفت : هیزمش تر است.»

✅ باز آفرینی مثل :بسیار ایرادگیر و اعتراض کنندهیعنی انسان فضول در هر کاری دخالت می کند و خود را نخود هر آشی می کند. کسی که بی توجه به زمان و مکان در هر کاری دخالت می کند. فضول به کسی گفته می شود که در هر کاری خود را دخالت می دهد و اظهار نظر می کند و دوست دارد از کار همه سر در بیاورد. در این مثل گفته شده که اخلاق آدم فضول طوری است که اگر به خاطر این عادتش به جهنم برده شود آنجا هم دست از این اخلاق زشتش بر نمیدارد.

همچنین بخوانید: جواب سوالات درس ۴ نگارش نهم ؛ صفحه ۵۳ تا ۵۸

✅ در این بخش سوالات درس ۶ نگارش نهم را به صورت کامل مرور کردیم، جهت مشاهده گام به گام سایر درس های نگارش کافیست شماره درس را به همراه عبارت «ماگرتا» در گوگل جست و جو نمایید.

جواب درس ششم ۶ نگارش نهم صفحه ۷۹ ، ۸۰ ، ۸۱ ، ۸۲ ، ۸۳ و ۸۴

جواب درس ششم ۶ نگارش نهم صفحه ۷۹ ، ۸۰ ، ۸۱ ، ۸۲ ، ۸۳ و ۸۴

جواب انشاء ها و تمرینات درس ۶ نگارش نهم

نام درس : درس پنجم | موضوع : گام به گام | پایه نهم

جواب انشاء ها و تمرینات درس ۶ نگارش نهم

انتخاب سریع صفحه :

گام به گام نگارش نهم   درس ششم :: قالبی برای نوشتن برگزینیم جواب فعالیت نگارشی صفحه ۷۹ و ۸۰ انشاء صفحه ۸۱ جواب نتیجه برسی و داوری صفحه ۸۲ جواب درست نویسی صفحه ۸۳ جواب مثل نویسی صفحه ۸۴ نگارش درس ۶ نهم

جواب فعالیت نگارشی صفحه ۷۹ و ۸۰ درس ششم نگارش نهم

?  ۱- نوشته های زیر ، بخشی از متن اصلی یک نوشته اند، آنها را بخوانید و قالب هر کدام را مشخص کنید.

قالب نوشته صفحه ۷۹ درس ششم نگارش نهم ?

انشاء صفحه ۸۱ درس ششم نگارش نهم

? ?  موضوعی را انتخاب کنید و در یکی از قالبهای نوشتاری بنویسید.

انشاء با موضوع کودکی من

مقدمه: کودکی هر انسانی یکی از شیرین ترین و جذاب ترین بخش از زندگی او است که گاهی انسان حسرت آن روزهای بدون دغدغه و فکر را می خورد و با یادآوری آن روزها آه می کشد و با خود «ای کاش ها» می گوید اما چه فایده ه ایی دارد؟ روزهای رفته باز می گردند؟بدنه انشاء: کودکی من یکی از پر خاطره ترین دوران زندگیم است زمانی که با مادر و پدر به پارک می رفتیم و مادر و پدرم پا به پای من بازی می کردند و با صدای بلند می خندیدیم و یا زمانی که می افتادم و از شدت درد گریه می کردم، همراه درد من درد می کشیدند و گریه می کردند و من آن زمان کوچک بودم و ای کاش اشک های لرزان شان را می بوسیدم و از آن ها تشکر می کردم برای این همه توجه و علاقه ایی که به من داشتند و یا خاطره ی روزهای بازی به همراه دوستانم در زمین ورزش و دویدن ها و خنده ها و دعوا هایمان به دنبال توپ می دویدیم و در تلاش زدن یک گل در تور دروازه جان می کندیم و تنها ناراحتی ما لباس کثیف شده و باخت ما از بازی بود. کودکی که با دعوا های خواهر و برادری تنها تکرار روز مرگی داشت اما قهر ها و دعوا هایش هم ثانیه ایی بود و زود و تند فراموش می شد. نمره های عالی گرفتن از معلم و شادی های بعد از آن و یا نمره های کم گرفتن و ناراحتی بعد از آن..شیطنت ها و بازیگوشی هایی که هر روزه بود و صبر پدر و مادر بی پایان. کودکی من خلاصه شد در شادی ها و گریه هایی که خنده هایش همیشگی و گریه هایش لحظه ایی بود! کاش در همان سن کودکی باقی می ماندیم با بزرگ شدن، دغدغه هایمان بیشتر نمی شد. کاش هنوزم قهرهایمان لحظه ایی و گریه هایمان دقیقه ایی بود. کاش خنده از لب هایمان فراری نباشد و دل ها از کینه تیره و تار نشود. کاش قدر لحظه های با هم بودنمان را بیشتر بدانیم و دقیقا اکنون که خانواده و عزیزانمان کنار ما هستند کمی بیشتر به آن ها محبت کنیم و از تمام زحمت ها و لطف هایی که در حق ما انجام داده اند تشکر کنیم زیرا که هر چقدر دست پدر و مادر را برای محبت های بی کرانِشان ببوسیم باز هم خیلی کم است.نتیجه گیری: کاش آنقدر زود ، دیر نمی شد. کاش آنقدر در زندگی از کلمه ی کاش استفاده نمی کردیم و هیچ حسرتی در دل به جا نمی گذاشتیم و تا می توانستیم از دنیا و لحظه هایش استفاده می کردیم و برای هیچ غم و دردی ناراحتی نمی کردیم. کاش کمی بیشتر کودکی می کردیم. انشاءهای بیشتر کودکی مندانلود PDF

✅✅✅ همگام درس hamgamda s ✅✅✅

انشاء با موضوع نوجوانی

موضوع انشاء: نوجوانی هر نوجوانی که پا به عرصه ی هستی میگذارد دوران مختلفی از جمله خردسالی ،نوجوانی،جوانی و پیری را پشت سر میگذارد نوجوانی بهار زندگی هر انسانی است بهاری که مثل بادی به سرعت از جلوی دید میگذرد و متوجه گذشتن گذر زمان نمی شویم. نوجوانی یکی از پر چالش ترین مراحل زندگی است که در آن عواطف و احساسات در حال تغییر هستند هر نوجوانی میتواند در این موقع کوچکترین انتخاب آینده ی خود را در مقابل دیدگانش تجسّم کند و بتواند برای نسل های آینده ی خود الگویی باشد . هر پدر و مادری باید از نوجوان و جوان خود به خوبی مراقبت کند این دوره دوره ی سختی است که باید نوجوان نیز مراقب خود باشد و با هرو ناکسی پیوند دوستی برقرار نکند و به گفته ی دیگران پایه ی زندگی خود را بنا نکند . نوجوان در این دوره میتواند رشته ی تحصیلی که به آن علاقه دارد را انتخاب کند و با پدر و مادر خویش نیز مشورت کند و در آینده بتواند به رتبه ی بالایی برسد ولی دیگر به این بزرگی و کمال تکبر نورزد . در این دوره ی حساسی که هستیم باید مراقب روزا و اطراف خود باشیم . پس در این دوران که هستیم از لحظات خود بهترین استفاده را بکنیم به فرموده ی پیامبر اسلام که میگوید در این دوره از لحظات خود به نفع احسن استفاده کن تا هرگز افسوس نکنی که چرا این دوره ی پر تب و تاب را به خوبی پست سر نگذاشتیم چون خداوند در آخرت از همه ی لحظات ما سوال میکند که این دوره ای که به تو داده‌ام تا از آن به بهترین نفع استفاده کنی چرا قدر آن را نداشتی و حال در محضر من احساس ندامت میکنی.

نویسنده: مریم جودی – تبریز

✅✅✅ همگام درس hamgamda s ✅✅✅

انشاء با موضوع نوجوانی جلسه امتحان

در هفته ی اخیر، ما در حال گذراندن امتحانات نیم سال اول بودیم. همانطور که جلسه ی امتحان از نامش هویداست، پر از لحظات استرس زا و دلهوره آور است. در جلسه ی امتحان شخصی با لباس رسمی با اخم های گره خورده و قیافه ایی جدی حضور داشت. آنقدر هوا نفس گیر و خفه بود که با زور دم و بازدم از شش هایم ورود و خروج می کرد. به دلیل کسالت و حال بد، نتوانسته بودم درس را به خوبی بخوانم و شرایط ایجاد شده بر شدن استرس و ترس من افزوده بود. مراقب با شروع امتحان از نکات و قوانین سر جلسه حرف زد و گوش زد کرد که از هر گونه تقلب و چرخاندن سر جدا خودداری کنیم. برگه های امتحانی توزیع شد در حالی که قلبم در سینه ام محکم تر می کوبید،

برگه به زیر دستانم رسید. هر چه برگه را خواندم هیچ کدام از سوالات در نظرم آشنا نبود. عرق سردی از پشت گردنم تا انتهای ستون فقراتم جریان پیدا کرد و دستانم از سرمای وجودم یخ بسته بود و برای کمی گرما آن ها را درهم گره می زدم تا شاید از استرس و ترسم کاسته شود. همان مراقبی که از نظرم بد اخلاق بود بالای سرم آمد و با لبخندی که دور از انتظارم بود دستی به سرم کشید و گفت: اشکالی ندارد کمی به نکات سر کلاس و دانسته های سابق خود تکیه کن و با نام خدا و آرامش به سوالات پاسخ بده، آن موقع متوجه خواهی شد که جواب ها یکی پس از دیگری در ذهنت خواهد آمد.

نمی دانم حرف هایش معجزه کرد یا آرامشش در وجودم تزریق شد. هر چه بود آن غولی که در ذهنم ساخته بودم پر کشید و توانستم در آن آزمون موفق شوم و آن جلسه ی وحشتناک امتحان برایم به عنوان یکی از خاطرات به یاد ماندنی زندگی ثبت شد.

جواب نتیجه برسی و داوری صفحه ۸۲ نگارش نهم

نوشته های خوانده شده را با سنجه های زیر نقد و بررسی کنید.

جواب این بخش بر عهده شما میباشد اما میتوانیید از قسمت زیر استفاده نمایید:پاسخ: نوشته: متن پیش نویس دارد  – علامت های نگارشی رعایت شده  – غلط املایی ندارد –  نوشته دارای بخش آغازین و پایانی است- شیوا و روان بیان شده  – به حاشیه گذاری و درست نویسی توجه شده است.

جواب درست نویسی صفحه ۸۳ نگارش درس ۶ نهم

?جمله های زیر را ویرایش کنید.? تخته وایرت برد را برای معلم آماده کردم. تخته را برای معلم آماده کردم.

? ناهار ظهر را که خوردیم و بار و بندیل را جمع کردیم و راه افتادیم. ناهار را که خوردیم ،  بار و بندیل را جمع کردیم و راه افتادیم.

جواب مثل نویسی صفحه ۸۴ نگارش درس ۶ نهم

بازآفرینی مثل فضول را بردن جهنم گفت هیزمش تره :

در روزگاران قدیم مرد فضولی زندگی می‌کرد که در کار همه دخالت می‌کرد. همسایه او از دستش خسته شده بود خانه اش را فروخت و از آن شهر رفت و همسایه جدید جای او را گرفت. همسایه جدید مردی پزشک بود همسایه جدید که نامش علی بود کارگر استخدام کرد تا خانه را تعمیر کند و بعد به سر کار رفت مرد پزشک هنگامی که برگشت دید مرد فضول به خانه‌اش وارد شده و با سرکارگر مشاجره میکند و سعی دارد در کارش دخالت کند پزشک او را از خانه بیرون برد مرد دانایی که ماجرا را دیده بود گفت؛ خونت را به خاطر این مرد کثیف نکن حتی اگر او را به جهنم ببرند می گوید: ((هیزمش تر است))

انشاء فضول را بردند جهنم برای نگارش نهم

مقدمه : با نگاهی به داستان های تاریخی در می یابیم که چه اتفاقت و کابوس هایی که صورت گرفت و ریشه اش در یک فضولی بود. متاسفانه یکی از اخلاقیات تلخ برخی انسان ها فضولی کردن است. فضول فضول است و راه چاره ای هم نیست.

بدنه : نمی دانم یک تکه گوشت صد گرمی چقدر قدرت دارد. غیبت دروغ فضولی! آخر ۱۰۰ گرم هم وزن ندارد این زبان! با فضولی چه خنده هایی که اشک شد و چه آسانی هایی که سخت شد و چه پاکی ها که خدشه دار شد و چه خانواده هایی که از هم دور شدند. چه بسا فضولی که به زندگی خودش هم آسیب رساند اما توبه نکرد که نکرد. حتی وقتی از دنیا رفت و قیامت برپا شد و به علت فضولی کردن هایش او را راهی جهنم کردند بازهم دست از کار زشت خود نکشید و گفت هیزم ها چرا تر هستند؟

نتیجه : چه زیبا بود اگر یاد می گرفتیم سرمان به زندگی خودمان گرم باشد. در دنیای امروز آنقدر هرمشکلات خود را دارد که اگر آنها را حل بکند باید نامش را در کتاب رکورد های گینس ثبت کنند اما نمیدانم چطور برخی ها آنقدر زمان صرف فضولی کردن در زندگی بقیه می کنند. شاید یک شبانه روز آنها ۴۸ ساعت که ۲۴ ساعتش را صرف فضولی کردن می کنند. شما چه فکر می کنید؟

مطالب مرتبط

دیدگاه های تایید شده : ۴ | در انتظار بررسی: ۱

عالیه

عالی ❤️

عالیه فقط اگه درسهای دیگه نگارش رو هم بزارید ممنون میشم

عالیه فقط اگه درسهای دیگه نگارش نهم رو هم بزارید که دیگه معرکه میشه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

درس ۶ نگارش نهم