حق التدریس یعنی چه


حق التدریس یعنی چه

حقیقت همیشه تابناک است|پر بیننده ترین سایت خبری تحلیلی فارسی زبان جهان|اخبار سیاسی اخبار فرهنگی اخبار اجتماعی اخبار اقتصادی اخبار ورزشی در سایت تابناک


حق التدریس یعنی چه

هر سال با امید به اینکه آینده ای روشن پیش روی من و همکارانم قرار می گیرد، در کلاس درس حاضر شدم و صد البته که مشکلات معیشتی و اقتصادی هیچ گاه تاثیری بر تدریس و رفتارم با دانش آموزان نداشت، برای بچه ها از خوبی ها و زیبایی ها گفتم و در کنارش آرام آرام ذهن آنها را برای مواجه با سختی هایی که شاید در آینده گریبان هر یک از آنها را با هر سطح اقتصادی و اجتماعی بگیرد، آماده کردم و در گوششان زمزمه کردم که سختی ها همانند پله است که باید یکی یکی از آنها عبور کرد تا باغ زیبایی زندگی، درهای خود را به روی شما بگشاید.در راه آموختن علم و دانش به بچه هایی که چون جان دوستشان دارم، گذران عمر کردم و چروک هایی که هر سال بر پیشانی ام بیشتر نقش می بندد گواه این ادعاست، اما خم به ابرو نیاوردم. اما اینک در دو راهی بیم و امید قرار گرفته ام که مبادا به آنچه به دانش آموزان آموخته ام پایبند نباشم، خود در مشکلات زندگی غوطه ور شده ام و توان بیرون آمدن ندارم، چرا که انتظار داشتم پس از سالها معلمی، اکنون در جایگاه شاگردی بنشینم و درس مهربانی که خود سالها آموخته ام، از زبان دیگران به جان دل گوش کنم.معلمان حق التدریس همواره مظلوم واقع شده اند، با حقوقی ماهانه حداکثر ۸۰۰ هزار تومان که آن هم ممکن است با چند ماه تاخیر به دستشان برسد، روزگار می گذرانند و آنجا که مدارس به دلیل مشکلات بودجه از این گروه از معلمان استفاده می کنند، هیچمعترض نیست، اما در شرایطی که پای استخدام به میان می آید، می گویند که معلمان حق التدریس صلاحیت استخدام بدون آزمون را ندارند و باید محک زده شوند.این در حالیست که من و معلمانی در شرایط من بعد از سالها شاید نتوانند در قالب پاسخ به چند سوال کلیشه ای، سربلند از آزمون بیرون آیند و در این میان تجربیات آنها در کلاس درس و نحوه برخورد و رفتار با دانش آموزان که هر یک از خلق و خوی متفاوتی برخوردارند، نادیده گرفته شود.خبرهایی که هر روز از گوشه و کنار می شنوم و در بین همکارانم نیز دست به دست می شود، گاه روزنه امیدی پیش رویم باز می کند و گاه ناامیدم می کند، خبر استخدام معلمان حق التدریس بدون برگزاری آزمون که چندی قبل در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید، روزنه امیدی بود که خیلی زود به ناامیدی منجر شد چرا که برگزاری بدون آزمون با مخالفت مسئولان وزارت آموزش و پرورش رو به رو شد.

علی افشارسمیرمی همکار صدای معلم

راستی معلم حق التدریس کیست؟

كسي كه خودش خيال مي كند معلمي مثل ساير معلم هاست اما از نظر نظام آموزشي ،خيلي هم معلم نيست. او فقط حق تدريس دارد و نه بيشتر. حق اظهار نظر و اعتراض كه ندارد هيچ، بلكه حتی حق مشاهده فيش حقوقي معلمان رسمي را هم ندارد حضور چنين معلمي هنوز براي نظام آموزشي تعريف نشده است گاهي مايه ي رشك و حسادت معلمان رسمي هم مي شود. از بس كه كم نق مي زند و با شور و عشق به خدمت کارش را شروع مي كند روزنامه خوان و وبگرد خوبي مي شود گاهي كه در دفتر يا آبدار خانه مدرسه ،صحبت هميشگي مربوط به نان و معاش معلمان گل مي اندازد،او دقيق تر مي شنود.به اميد اينكه درهمه ي اين حرفها،حرف دلخوشكني بشنود و نمي شنود اصلا يك فرق او با ساير معلمان رسمي شايد اين باشد كه آنها ابتدا معلم مي شوند و بعد عاشق كار و بچه ها و مدرسه، اما حلقه نشينان حق التدريس، اول عاشق و بعد بسته به شانس و اقبالي كه دارند،ممكن است معلم بشوند و … نقطه، سرخط…

   در خبرها آمده بود که معلمان حق التدریسی، در تهران و برای هزارمین بار در اعتراض به عدم دریافت حقوق  دست به تجمع اعتراضی زده اند.

راستی معلم حق التدریس کیست؟

كسي  كه خودش خيال مي كند معلمي مثل ساير معلم هاست اما از نظر نظام آموزشي ،خيلي هم معلم نيست. او فقط حق تدريس دارد و نه بيشتر. حق اظهار نظر و اعتراض كه ندارد هيچ، بلكه حتی حق مشاهده فيش حقوقي معلمان رسمي را هم ندارد.

يك تعريف كلي براي واژه حق التدريس اين است كه حضور چنين معلمي هنوز براي نظام آموزشي تعريف نشده است.يكي كه نبايد باشد و هست.يكي كه چون الان هست،اوضاع مدارس خيلي خوب است.يكي كه اگر نباشد،بچه هاي مردم كلاس ها را روي سرشان مي گذارند.يكي كه خوب كار مي كند اما متاسفانه خوب هم توقع دارد. يكي كه هرچه او را سربدوانند،خسته نمي شود و ( بین خودمان بماند)،گاهي مايه ي رشك و حسادت معلمان رسمي هم مي شود. از بس كه كم نق مي زند و با شور و عشق به خدمت کارش را شروع مي كند.

بازمانده ي نسل معلماني كه اين روزها به ندرت ديده مي شوند. او هروقت درمدرسه کمبودی احساس می شود يا دبيري ديرسر كلاسش حاضر مي شود،خلا موجود را پرمي كند. در وقت هاي راحتي هم معمولا آرام مي نشيند. بيشتر مي شنود و كمتر حرف مي زند. به نشانه تسليم و بيشتر به خاطر اميدي كه به دوردست دارد.به تمام فرداهاي بعد.براي همين، روزنامه خوان و وبگرد خوبي مي شود.

گاهي كه در دفتر يا آبدار خانه مدرسه ،صحبت هميشگي مربوط به نان و معاش معلمان گل مي اندازد،او دقيق تر مي شنود.به اميد اينكه درهمه ي اين حرفها،حرف دلخوشكني بشنود و نمي شنود. در باب اينكه قرار است آنها را بگيرند.البته به كار. اين بار هم مثل هميشه زنگ مي خورد و همه سركلاس ها مي روند و هنوز او وانمود مي كند از همه چيز راضي است.شايد براي اينكه هنوز اميدش را از دست نداده است و نبايد از دست بدهد.

بدون هيچ چترحمايتي بايد زير باران هرچه مشكلات خواسته  و ناخواسته برود.حتي اگر بيمه نباشد.حتي اگر حقوقش هر چندماه يك بارپرداخت شود.حتي اگر حقوقش يك سوم معلمان رسمي باشد و اما كارش، هم اندازه و چه بسا بيشتر از آنها باشد.ديررسيدن او به چرخه ي استخدام،گناه هركه باشد، گناه او نيست.خاصه اينكه در اين قحط معلم ميان روستاهاي دور دست،به وجود او نياز مبرم است.نيازي كه حتي در بين كلاس هاي اول دبستان هم به شدت احساس مي شود و چه بسا او كه اصلا دوره هاي آموزش ابتدايي را هم نديده است بايد توفيق اجباري آموزگار اول دبستان شدن را كسب كند.

در اين گير و دار است كه او ناخود آگاه درگير عشقي غريب به آموزش و خدمت به بچه هاي معصوم روستا مي شود.حس مي كند عجيب بچه ها را دوست دارد،حتي اگر اين موضوع را اربابان اداره هم باور نكنند.و لذا فكر اينكه هر لحظه ممكن است عذرش را بخواهند و او از اين همه قلب هاي بي ريا دل بكند،او را آزارمي دهد.

در نتيجه اين وضع،دست و دلش چنان كه بايد و شايد به كار نمي رود.

اصلا يك فرق او با ساير معلمان رسمي شايد اين باشد كه آنها ابتدا معلم مي شوند و بعد عاشق كار و بچه ها و مدرسه، اما حلقه نشينان حق التدريس، اول عاشق و بعد بسته به شانس و اقبالي كه دارند،ممكن است معلم بشوند و … نقطه، سرخط!

نوشته های علی افشار سمیرمی

در همین زمینه بخوانید:

نظرات بینندگان  

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

حق التدریس یعنی چه