بازیگر زن سریال یک مشت پر عقاب

نشست «يك مشت پر عقاب» در ايسنا۲ كارگردان: به استفاده از بازيگران غيرحرفه‌يي اعتقاد ندارم نويسنده: شرايط تلويزيون متاثر از فشارهاي بيروني است

در ادامه نشست سريال «يك مشت پر عقاب» در خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) اصغر هاشمي در زمينه‌ي انتخاب بازيگران گفت: چون به كار حرفه‌يي نگاه مي‌كنم چندان به استفاده از بازيگران غيرحرفه‌يي اعتقاد ندارم. چرا كه زمان اهميت زيادي در فيلم‌سازي دارد. بنابراين تلاش كردم بازيگران و عوامل حرفه‌يي را براي «يك مشت پر عقاب» انتخاب كنم.

اين كارگردان به خبرنگاران ايسنا اضافه كرد: ما هميشه ايده‌آل‌هاي خود را بيان مي‌كنيم و تلاش مي‌كنيم به آن دست يابيم. اما گاهي اوقات شرايط مانع دستيابي به ايده‌آل‌ها مي‌شود و آ‌ن‌چه حاصل مي‌شود نتيجه تعاملات و ايده‌آل‌هاي ماست. براي ساخت «يك مشت پر عقاب» هم نهايت سعي خود را كردم كه از امكانات در دسترس به خوبي استفاده كنم و فكر مي‌كنم تا حدودي تلاشم به نتيجه رسيد.

*** زنان «يك مشت پرعقاب» متفاوت با «زايند‌گان شيران نر»

نويسنده‌ي«يك مشت پر عقاب» با اشاره به تصوير زنان در اين سريال اظهار كرد: زن اساسا يك موجود محترم است. به ويژه در ايران زن صاحب توانايي‌هايي است كه چندان شناخته شده نيست.بيشتر مردان تحت‌تأثير زنان هستند و معماري جامعه محصول فعاليت زنان ايراني است. اين توانايي‌ها بايد ديده مي‌شد و زنان مصداق اين بيت نيستند كه زنان را همين بس بود يك هنر نشينند و زايند شيران نر

به گزارش ايسنا توحيدي افزود: دوست نداشتيم كه زنان را فقط در حد زايندگان شيران نر به تصوير بكشيم بلكه آنان علاوه بر اين كار، خودشان شير هستند. بنابراين ارايه‌ي تصويري درست و دقيق از زنان ايراني براي ما اهميت داشت.

*** اهميت انتخاب شخصيت ها و تفكرهاي انقلابي

فرهاد توحيدي درباره‌ي تلاش براي به تصويركشيده‌شدن زني باصلابت در «يك مشت پر عقاب» گفت: در اين سريال سعي كرديم با ارايه‌ي كليدهايي، افرادي را به تصوير بكشيم كه ديدگاه‌هاي فكري مختلفي دارند، چراكه در پيروزي انقلاب اسلامي، گرايش‌هاي مختلفي از مذهبي ، ملي‌ ـ مذهبي تا چپ و حتي افراد معتقد به مبارزه مسلحانه حضور داشتند. بنابراين سعي كرديم، در حد مقدورات خود، به آنان بپردازيم.

اين نويسنده افزود: شخصيت «اميرحسين» نماينده‌ي دسته‌اي بود كه معتقد بودند، با مشيء مسلحانه مي‌توان به مقصد رسيد و غزاله (با بازي خزر معصومي) نماينده‌ي نسلي بود كه در خانواده‌اي مذهبي و سنتي رشد و از نجف اعلاميه‌هاي حضرت امام خميني(ره) را مي‌آورد و با تحصيل در رشته‌ي حقوق با موازين دنياي نو آشنا شده بود. او معتقد بود كه قانون بد بهتر از بي‌قانوني است. شخصيت مادر اميرحسين (با بازي آهو خردمند) اساسا سياسي نبود و به خاطر لطماتي كه در طول زندگي خود از سياست خورده بود، از آن رويگردان بود.

وي با اشاره به شخصيت خلعتبري اظهار كرد: او شاه كوچكي بود كه بتدريج كيش و مات شد. او به وسيله ديگران (آمريكايي‌ها) هدايت مي‌شد كه در آخر همان‌ها قاتل جان او شدند.البته بخش‌هايي از اين اتفاقات باقي ماند و بخشي ديگر حذف شد. هرچند كه دوست داشتيم طيف‌هاي مختلف در اين سريال ديده شوند.

توحيدي در ادامه گفت: اثر هنري كه درباره‌ي تاريخ اجتماعي است، بايد سندي جامعه‌شناسانه باشد. در اين شرايط كشيدن برخي آجرهاي اين بنا ،موجب واردشدن لطمه به آن مي‌شود.

***

در ادامه نشست ايسنا، كارگردان «يك مشت پر عقاب» درباره‌ي اين كه رضا كيانيان (سيروس خلعتبري) در اين سريال خودش را بازي كرد گفت: با اين عقيده مخالفم. او به خوبي توانست شخصيت پيچيده‌اي چون خلعتبري را ايفا كند. البته سطح بازي يك بازيگر در اثري تا حدي مربوط به عملكرد خود بازيگر است و تا اندازه‌اي مربوط به كارگردان.

وي در ادامه اظهار كرد: گاهي اوقات فيزيك بازيگر تغيير مي‌كند كه ايجاد فضاي جذاب نتيجه آن است. به عنوان نمونه كيانيان با فيزيك متفاوتي در فيلم «خانه‌اي روي آب» ظاهر شد و عليرضا خمسه نيز در «يك مشت پر عقاب» چنين وضعيتي داشت.

فرهاد توحيدي نيز در اين‌باره گفت: معمولي‌ جلوه‌كردن بازي كيانيان ناشي از آن است كه مخاطبان تمام مولفه‌هاي پرسوناي بازيگري چون او را در ذهن دارند و زماني‌كه او نقشي را ايفا مي‌كند اين مولفه‌ها در ذهن مخاطب يادآوري مي‌شود.

وي افزود: موقعي كه فيزيك بازيگر را تغيير مي‌دهيم اين پرسوناي ممكن است به نفع نقش تمام شود. به عنوان نمونه فيزيك رضا كيانيان در سريال«دوران سركشي» و فيلم سينمايي «يك تكه نان» تغيير كرد. اما در «يك مشت پر عقاب» ضرورتي براي اين‌كار وجود نداشت و نقش خلعتبري به پرسوناي رضا كيانيان و فيزيك او نزديك بود.

توحيدي در ادامه با بيان مثالي اظهار كرد: يك استاد مجسمه‌سازي، مجسمه‌اي از بالزاك مي‌تراشيد و حين كار بسيار لذت مي‌برد زماني‌كه در نيمه‌هاي شب ساخت مجسمه به پايان رسيد شاگردان خود را از خواب بيدار كرد تا حاصل كار او را ببينند شاگردان استاد از دست مجسمه بسيار تعريف كردند در اين هنگام مجسمه‌ساز دست ساخته خود را خراب كرد و در جواب اعتراض شاگردانش گفت، اين دست موجب شده بود كه شما به كل مجسمه توجه نكنيد. سريال هم مثل يك سمفوني بزرگ است كه پديده‌اي از آن نبايد بر ديگري غلبه پيدا كند.

وي افزود: يكي از هنرهاي سريال‌ساز، آن است كه بازي‌ها يك‌دست باشند و مانند مجسمه بالزاك عنصري از آن خودنمايي نكند. از سوي ديگر در اين سمفوني همه به هم كمك مي‌كنند كه همه عناصر هماهنگ با يكديگر عمل كنند.

توحيدي در ادامه گفت: اصغر هاشمي سعي كرده است بازي‌هاي يك‌دستي از بازيگران خود بگيرد.در واقع همه‌ي عناصر سريال كوشش كردند كه جوهره‌ي داستان به مخاطب انتقال پيدا كند. به عنوان نمونه از عهده‌ي هدايت بازيگري مثل حامد بهداد (بازيگر نقش اميرحسين دانشور) به خوبي برآمد. اين درحالي است كه كنترل بهداد بسيار دشوار است. از سوي ديگر از هنرهاي كيانيان است كه به خوبي توانسته نقش خود را ايفا كند.

** انتخاب بازيگري محكم‌تر براي نقش محوري غزاله

در ادامه اين نشست هاشمي درباره انتخاب بازيگري باصلابت‌تر براي نقش محوري چون غزاله اظهار كرد: ما سعي كرديم از امكانات خود حداكثر استفاده را ببريم. اين درحالي است كه هميشه در كار هنري امكان به‌گونه‌اي ديگر عمل‌كردن وجود دارد.

وي افزود: زيبايي در پلان‌ها اتفاقي نيست. وقتي برخي عناصر هم‌خواني ندارد، لزوما به معناي حرفه‌يي‌نبودن سازندگان اثر نيست. بلكه به شرايط نيز بستگي دارد.

** شرايط تلويزيون متأثر از فشارهاي خارج از اين رسانه

در ادامه فرهاد توحيدي درباره‌ي رابطه‌ي غزاله و اميرحسين در متن سريال «يك مشت پرعقاب» گفت: متن ما مجوز گرفت؛ اما شرايط تلويزيون متأثر از فشارهاي خارج از اين رسانه است كه مديران را به چنين رفتارهايي وادار مي‌كند.

اين فيلمنامه‌نويس با اشاره به اين كه خيلي از مديران روشن‌بين با هنرمندان همراه هستند گفت: اما پخش صداوسيما متأ‌ثر از جو عمومي است. به عنوان نمونه به اعتقاد آنان چون سال گذشته كاريكاتوري درباره‌ي يكي از قوميت‌ها در نشريه‌اي چاپ شد و احساسات آنان را جريحه‌دار كرد، لهجه‌ي «شه‌پرست» (با بازي عليرضا خمسه) ممكن است چنين تبعاتي داشته باشد. اين درحالي است كه «شه‌پرست» برخاسته از موقعيت و محيط نگاشته شده در سريال بود.

* شخصيت‌هايي كه هم خوبند هم بد

توحيدي درباره‌ي شخصيت خلعتبري توضيح داد: اشخاص گرفتار موقعيت خود هستند و در موقعيت صاحب معنا مي‌شود و باقي شخصيت افراد تا زماني‌كه در موضع انتخاب قرار نگيرند، برملا نمي‌شود. در «يك مشت پر عقاب» خلعتبري چندين‌بار در موضع انتخاب قرار مي‌گيرد.

وي افزود: در نخستين انتخاب،كه با قتل مهشيد اتفاق افتاد، خلعتبري محافظه‌كارانه عمل مي‌كند. در اين زمان كنترل امور از دست او خارج شده است و اگر اصل قضيه برملا شود، زندگي خود و خانواده‌اش به خطر مي‌افتد، بنابراين به گمان خود كار درستي مي‌كند.

توحيدي ‌افزود:در درام نقاط غيرقابل بازگشت افزايش مي‌دهد و اقدام بعدي بايد خطيرتر باشد.

اين فيلمنامه‌نويس در ادامه با بيان اين كه شخصيت خلعتبري در مرحله‌ي ديگري به زنش دروغ مي‌گويد، افزود: ولي اگر به آمريكا مي‌رفت، زن و فرزند خود را همراه خود مي‌برد. ولي حوادث به‌گونه‌اي رقم مي‌خورد كه نمي‌تواند به هدف خود دست يابد. در آخرين تصميم، كه خطيرترين تصميم‌هاست، اميرحسين تعهد اخلاقي به دوش خلعت مي‌گذارد و مي‌گويد كه «تو از همه‌ي ما نسبت به مهشيد متعهدتر هستي.»

علي‌رغم همه‌ي خطرهاي موجود، خلعتبري حاضر به همكاري مي‌شود و در اين هنگام «ته باطن» او برملا مي‌شود و بيننده متوجه مي‌شود او فرد خانواده دوستي است و بدطينت نيست.

** سير شخصيتي اميرحسين

اصغر هاشمي درباره‌ي سير شخصيتي اميرحسين گفت: او بزرگ مي‌شود و نشانه‌ي اين بلوغ فكري از زماني است كه او اعترافات خلعتبري را مي‌سوزاند؛ البته جنس تغييرات اميرحسين خاص خود اوست و با تحولات به وجود آمده در شخصيتي مانند خلعتبري تفاوت دارد.

توحيدي در ادامه به رابطه‌ي شخصيت غزاله و اميرحسين اشاره و گفت: در اصل فيلمنامه اين دو علاقه‌اي به هم دارند اما به علت شرايط موجود و بحران‌هاي به وجود آمده، به هم ابراز نمي‌كنند.

هاشمي در اين زمينه گفت: اين دو سال‌ها با هم آشنا بودند، اما اميرحسين و غزاله ديدگاه‌هاي متفاوتي دارند، غزاله اهل ازدواج نيست و او در حال مبارزه سياسي است و ديدگاه‌هاي خاص خود را دارد.

هاشمي درباره‌ي ملاقات غزاله و اميرحسين در عجب شير گفت: يك لحظه احساس عاطفي، معناي عشق و عاشقي ندارد.

** پايان سريال و تئاتر پاياني

توحيدي در اين‌باره اظهار كرد: پايان نوشته شده با پايان‌بندي ساخته‌شده تفاوت داشت و اكشن‌تر بود. بعد از سكانس مرگ برخي شخصيت‌ها، سكانس مفصل ديگري نوشته شده بود كه در آن مراسم ختم خلعتبري برگزار مي‌شد.اميرحسين كه مدت‌ها بود، خانواده‌ي خود را نديده بود از داخل خودرود نظاره‌گر افراد خانواده بود.در اين هنگام غزاله در خودرو را باز مي‌كند و داخل آن مي‌نشيند و پس از ديالوگ‌ كوتاهي، با او مي‌رود. اين اتفاقات روز ۲۶ دي (فرارشاه) اتفاق مي‌افتاد اما چون امكان بازسازي وقايع آن روز را نداشتيم و از سوي ديگر براي بخش‌هاي اكشن، با مشكلات اجرايي روبه‌رو بوديم، كارگردان ترجيح داد كه دوئل شخصيت‌ها در فضاي داخلي اتفاق بيفتد، در نتيجه ميزانسن‌ها به تئاتر نزديك شد.

نويسنده «يك مشت پر عقاب» درباره‌ي ابراز احساسات اميرحسين از مرگ سرمدي گفت: ابراز احساسات او اين‌گونه بود، كه ديديم و اميرحسين شخصيتي نبود كه چندان به اصطلاح گل درشت احساسات خود را بروز دهد.

هاشمي هم توضيح داد: احساسات مربوط به مرگ سرمدي را در نگاه‌هاي غزاله متمركز كرديم.او قول داده بود كه به خلعتبري آسيبي نمي‌رسد اما نتوانست به قول خود عمل كند.دركل دوست داشتم كه غربت سرمدي حس شود.

اين كارگردان در پايان با اشاره به سكانسي كه ساخته نشد، اظهار كرد: دوست داشتيم كه در پايان سكانسي را تصويربرداري كنيم كه امكان پذير نشد .در اين سكانس، سريال به زمان حال كات مي‌شود و اميرحسين كه اكنون پير شده است سر مزار غزاله مي‌رود كه در جريان انقلاب به شهادت رسيده است.

انتهاي پيام

اسامی بازیگران سریال یک مشت پر عقاب با عکس و بیوگرافی داستان

mohammad ژانویه ۳۱, ۲۰۲۲ فرهنگ و هنر نظری بدهید

سریال یک مشت پر عقاب، سریالی پربازیگر با موضوع انقلاب اسلامی است که جمع قابل توجهی از ستارگان سینما و تلویزیون و نیز بازیگران کاربلد تئاتری در آن به ایفای نقش پرداخته اند. در ادامه قصد دارم به معرفی تمام این بازیگران و خلاصه داستان سریال بپردازم.

اسامی بازیگران سریال یک مشت پر عقاب با عکس و بیوگرافی داستان

«یک مشت پر عقاب» عنوان سریال تلویزیونی ایرانی به کارگردانی اصغر هاشمی و تهیه کنندگی بهروز خوش رزم می باشد که محصول گروه فیلم و سریال شبکه دو سیما در سال ۱۳۸۵ است.

نگارش فیلمنامه این سریال در ۱۴ قسمت ۵۰ دقیقه‌ای بر عهده ی فرهاد توحیدی بوده است.

سريال «یک مشت پر عقاب » ملودرامی خانوادگی در بستر تحولات ايران و اواخر دوران پهلوی و اوايل انقلاب اسلامی است و علاوه بر روايت برگ هايی از تاريخ اجتماعی و سياسی معاصر، به درگيری يک خانواده در جريان قتل و وقايع پيرامون آن می پردازد.

خلاصه داستان سریال یک مشت پر عقاب

در پی درگذشت خواهر دوقلوی، امیر حسین دانشور فارغ التحصیل رشته مهندسی نفت که در حال گذراندن خدمت وظیفه است،او به تهران فرا خوانده می شود.

پدر او مهندس  دانشور از مهندسان قدیمی شرکت ملی نفت که در اثر حادثه خودکشی دخترش سکته کرده و بستری شده است. امیرحسین پس از  اتمام مراسم درست در شبی به تبریز برمی گردد که همان روز مردم تبریز طی اقدامی اعتراضی دفتر حزب رستاخیز را به اتش کشیده اند  و …

بازیگران سریال یک مشت پر عقاب

بیوگرافی بازیگران سریال یک مشت پر عقاب

رضا کیانیان

رضا کیانیان متولد ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ در میدان خراسان تهران، بازیگر سینما و تئاتر و تلویزیون، نویسنده، طراح و عکاس است.

وی فرزند خانواده و دارای ۴ برادر و دو خواهر می‌باشد.

او در ۱ سالگی به همراه خانواده به مشهد نقل مکان کرد. در مشهد علاوه بر گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در حوزه علمیه مشهد به تحصیل دروس فقهی و اسلامی نیز پرداخت.

کیانیان در سال ۱۳۵۵ از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته تئاتر فارغ‌التحصیل شد.

همسر او هایده قراچه داغی، خواهرزادهٔ سهراب سپهری است. یک فرزند پسر به نام علی ماحصل این ازدواج می باشد.

حامد بهداد

حامد بهداد متولد ۲۶ آبان ۱۳۵۲ در شهر مشهد می باشد.

او دارای تحصیلات کارشناسی بازیگری تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است.

وی فرزند اول خانواده است و یک برادر کوچک‌ تر از خودش به نام حسام دارد.

حامد بهداد تاکنون ازدواج نکرده است.

خزر معصومی

خزر معصومی متولد دهه ۱۳۶۰ در تهران، بازیگر است.

او فارغ التحصیل رشته حقوق می باشد.

از ازدواج و همسر این بازیگر اطلاعاتی در دسترس نیست.

پرویز پورحسینی

پورحسینی متولد شهریور ۱۳۲۰، در سن ۷۹ سالگی و به دلیل ابتلا به کرونا چشم از جهان فروبست.

وی دانش آموخته بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود.

او سالها پیش ازدواج کرده و تنها یک فرزند پسر بنام ***f***گ پورحسینی دارد.

آهو خردمند

آهو خردمند متولد ۱۴ اردیبهشت ۱۳۲۹ در تهران، بازیگر، نقاش و مترجم است.

او فارغ التحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک می باشد.

وی خواهر کوچکتر نیکو خردمند بازیگر و دوبلور سینما و تلویزیون است و پدرش از بازیگران تئاتر و عمویش فیلمنامه نویس بود.

آهو خردمند سال ها پیش با محمود استاد محمد (نویسنده و کارگردان تئاتر) ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک پسر به نام کاووس است که او نیز در کانادا زندگی می کند.

ساره بیات

ساره بیات متولد ۱۴ مهر ۱۳۵۱در مشهد، بازیگر سینما و تلویزیون می باشد.

او فارغ‌التحصیل رشتهٔ بازیگری از مؤسسه کارنامه است.

وی با علیرضا افکاری ازدواج کرده است.

علیرضا خمسه

علیرضا خمسه متولد ۹ بهمن ماه ۱۳۳۱ در زنجان، بازیگر است.

فارغ التحصیل لیسانس رشته روان شناسی از دانشگاه شهید بهشتی و رشته پانتومیم از فرانسه می باشد، در حال حاضر چهار خواهر و چهار برادر دارد که سه تای دیگر هم بوده‌ اند که فوت شده‌ اند.

خمسه برای بار اول در سال ۶۲ ازدواج کرده که حاصل آن یک فرزند پسر به نام احمدرضا می باشد. او برای بار دوم با مروارید پورشفیقی ازدواج کرده است. از ازدواج دومش دو دختر دارد.

اشکان خطیبی

اشکان خطیبی متولد ۱۹ مهر ۱۳۵۷ در سرآسیاب ملارد استان البرز ، بازیگر، خواننده و کارگردان می باشد.

او تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی تئاتر از دانشکدهٔ هنر و معماری دانشگاه آزاد ادامه داده است. در سال ۷۹ به همراه بابک سعیدی یک گروه موسیقی راک ایرانی به ناماپولون داشته است که راک ایرانی می زدند اما از گروه جدا شدند. وی پیانو، گیتار و گاهی نیز ساز دهنی می زند.

او به غیر از موسیقی و بازیگری گاهی نمایش نامه های انگلیسی را هم به فارسی ترجمه می کند و مدیرگروه موسیقی ترافیک نیز هست.

اشکان خطیبی در سال ۹۱ ازدواج کرده و در سال ۹۴ به دلایلی از هم جدا شده اند. او برای بار دوم در سال  ۱۳۹۵ با آناهیتا درگاهی ازدواج کرده است.

مهران رجبی

مهران رجبی متولد ۱۲ دی ۱۳۴۰در کرج، بازیگر سینما و تلویزیون است.

او فارغ‌التحصیل دوره کارشناسی رشته گرافیک از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد گرافیک در دانشگاه تربیت مدرس می باشد.

وی اصالتاً اهل روستای «واریان» کرج است. پدرش باغبان و کشاورز بود.

مهران فرزند آخر خانواده بوده و دو برادر بزرگتر از خودش به نام‌های محراب و فرهاد دارد.

سایر عوامل سریال یک مشت پر عقاب

برخی از عوامل تولید سریال تلویزیونی «یک مشت پر عقاب» عبارتند از مدیران تدارکات: بهرام بهنوید و ابوالحسن حسینی، منشی صحنه: آذر تجلی جو، عکاس: علی نیک رفتار، جلوه های ویژه: عباس شوقی، جلوه های ویژه رایانه ای: هدیش شاملو و رضا فخاریه، مدیر برنامه ریزی: مجتبی خادم زاده، دستیار اول کارگردان: شهرام شاه حسینی، عنوان بندی: پدرام خوشبخت، صدابردار: فرزام منطقی، صداگذاری و میکس: سیدمحمود موسوی نژاد، طراح چهره پردازی: مهین نویدی، مدیران تولید: هومن کبیری و امیر سلطان زاده، نویسنده: فرهاد توحیدی، موسیقی: فردین خلعتبری، طراح صحنه و لباس: امیر اثباتی، تدوین: محمدرضا مویینی، مدیر تصویربرداری: مسعود کرانی، تهیه کننده: بهروز خوش رزم، کارگردان: اصغر هاشمی.