از نماز ظهر عاشورای امام حسین و یارانش چه می آموزیم دینی هفتم


از نماز ظهر عاشورای امام حسین و یارانش چه می آموزیم دینی هفتم

از نماز ظهر عاشورای امام حسین و یارانش چه می آموزیم,فعالیت کلاسی صفحه ۱۰۸ پیام های آسمان هفتم.نماز ظهر عاشورای امام حسین و یارانش پیام های سمان هفتم


از نماز ظهر عاشورای امام حسین و یارانش چه می آموزیم

admi می ۲۸, ۲۰۱۹ انشا, انشا پایه هفتم, پیام های آسمانی هفتم ارسال دیدگاه ۵,۰۷۳ بازدید

از نماز ظهر عاشورای امام حسین و یارانش چه می آموزیم

فعالیت کلاسی صفحه ۱۰۸ پیام های آسمان هفتم از نماز ظهر عاشورای امام حسین و یارانش چه می آموزیم

فعالیت کلاسی صفحه ۱۰۸ پیام های آسمان پایه ۹

اهمیت نماز را یادآوری می کند که نباید تحت هیچ شرایطی نماز را به تعویق انداخت چرا که نماز خواندن سر وقت و درست به موقع باعث می شود که انسان از گناهان و زشتی ها دور شود.

در روز عاشورا وقتی به حضرت اطلاع می دهند که وقت نماز ظهر است، امام حسین (ع) در حق آن فرد دعا می کنند و در گرما گرم جنگ و در حالی که دشمن با تمام امکانات خود در مقابل سید الشهدا می جنگید و صحنه، کاملا صحنه جنگ بود، وجود مقدس امام حسین(ع) به نماز می ایستد و یاران با وفای حضرت مانند سعید ابن عبدالله جلوی حضرت می ایستد تا تیری از ناحیه دشمن به حضرت اثابت نکند تا نماز اقامه شود.

اباعبدالله در آنجا نماز خوف یعنی همین نماز جنگ خواند، ولی می دانیم که عاشورا یک وضع استثنایی داشت. در واقع میدان جنگ و محل نماز هر دو یکی بود. این بود که آنها نماز خودشان را در یک وضع خیلی استثنایی خواندند. کأنه هم در میدان جنگ بودند و هم نماز می خواندند. جمعیت اینها کم بود و آنقدر عده نداشتند که گروهی بتوانند جلو دشمن را سد کنند و مانع هجوم شوند و اینها در یک فضای فارغی نمازشان را بخوانند.

اینها در واقع مرز میان خود و دشمن را به این شکل حفظ می کردند: چند نفر آمدند بدن خودشان را سپر قرار دادند برای نمازخوانها و بالاخص وجود مقدس حسین بن علی (ع) که در حالی که اینها نماز می خواندند دشمن تیرباران می کرد. مردی از آنها خود را برای وجود مقدس اباعبدالله سپر کرده و مراقب بود که مبادا تیری از طرف دشمن به حضرت اصابت کند. به هر وسیله بود با دستش، با صورتش، با سینه اش، با پایش – خود را سپر قرار می داد به طوری که بعد از آنکه نماز تمام شد این مرد به حال احتضار افتاده بود.

این حرکت امام حسین(ع) در روز عاشورا و ایستادن به نماز نشان دهند اهمیت و جایگاه نماز است. امام حسین (ع) هدف از قیام خودشان را در قسمتی از وصیتی که به برادرشان محمد حنفیه کردند، این‌گونه بیان نموده‌اند: «من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم، بلکه هدف من از این سفر امر به معروف و نهی از منکر و خواسته ام از  این حرکت اصلاح مفاسد است و احیای سنت و قانون جدم رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم علی بن ابیطالب (غ) است.»

نماز ظهر عاشورای امام حسین و یارانش پیام های آسمان هفتم

جواب فعالیت کلاسی صفحه ۱۰۸ پیام های نهم

گردآوری توسط: مرجع انشا e sha.o g

منبع اصلی مطلب: نسیم آنلاین

اخطار:

کپی برداری از مطالب “مرجع انشا” در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع می باشد در صورت مشاهده مراتب به سایت ساماندهی و همچنین به DMCA Repo از طریق گوگل گزارش داده خواهد شد. استفاده در مدارس و مکان های آموزشی هیچ مانعی ندارد.

از نماز ظهر عاشورای امام حسین علیه السّلام و یارانش چه می‌آموزیم؟

سوال  :

از نماز ظهر عاشورای امام حسین علیه السّلام و یارانش چه می‌آموزیم؟

جواب :

می‌آموزیم که امام حتی در میدان جنگ با عده‌ای اندک از اصحاب به نماز می‌ایستد و با این کار هدف مهم قیام خویش را که همان بر پا داشتن روح نماز است، به صورت عملی نشان می‌دهد.

توضیحات :

در روز عاشورا اکثر اصحاب امام حسین علیه السلام و تمام اهل بیتشان و خودشان بعد از ظهر عاشورا شهید شدند. البته گروهی همان صبح که صف آرایی و تیراندازی از طرف دشمن شد، در همان تیراندازی بسیار شدید از پا درآمدند. ولی بعد که حضرت مکرر رفتند با مردم اتمام حجت کردند، یک مقدار مبارزه های تن به تن شد. تا ظهر هنوز بسیاری از صحابه و همه اهل بیت زند بودند. زوال ظهر می شود. یکی از اصحاب ( ظاهرا سعیدبن عبدالله حنفی ) نگاهی به آسمان می کند و از وقت مطلع می شود. عرض می کند: یا اباعبدالله! ظهر است و دوست داریم که آخرین نماز را با شما به جماعت بخوانیم. حالا این کیست که این حرف را می زند؟ مردی که از آن آخرین غربال بیرون آمده، در خدمت امام و آماده شهادت است. حال ببینید امام درباره او چه دعایی می کند؟ فرمود: ”ذکرت الصلاة” (یا: ذکرت الصلاة) به یاد نماز افتادی (یا نماز را به یاد دیگران آوردی)؛ ”بارک الله، مرحبا، جعلک الله من المصلین” خدا تو را از زمره نمازگزاران قرار بدهد.

دعایی که امام به یک چنین شخصی می کند این است: خدا تو را در زمره نمازگزاران قرار بدهد. آیا این جمله یعنی تو نماز نمی خوانی، بعد از این ان شاءالله نمازخوان بشوی؟! بلکه به این معنی است که تو در زمره نمازگزاران (قرار بگیری) آنهایی که حق نماز را می شناسند و ادا می کنند. خیلی معنی دارد که امام وقتی که درباره یار و صاحب خودش، کسی که شب گذشته درباره او و دیگران شهادت داده است که من اصحابی بهتر از اصحاب خودم سراغ ندارم، اصحاب من الآن بر اصحاب پیغمبر فضیلت دارند، بر اصحاب پدرم علی فضیلت ندارند، وقتی که درباره یکی از آنها دعا می کند می فرماید: خداوند تو را در زمره نمازگزاران قرار بدهد.

نماز امام و یارانش در عصر عاشورا:

امام علیه السلام نگاهی به آسمان کرد و فرمود: راست می گویی، زوال ظهر است، نماز می خوانیم. ولی نماز جنگ است که در اصطلاح فقه به آن «نماز خوف» می گویند. نماز جنگ یعنی نماز میدان جنگ. نماز میدان جنگ احکام بالخصوصی دارد. اولا مثل نماز مسافر قصر است یعنی اگر شخص، مسافر هم نباشد در حال جنگ نماز چهار رکعتی اش دو رکعتی است. ثانیا در نماز جنگ برای اینکه همه مؤمنین از فیض نماز بهره مند شوند و از طرفی نمی شود که میدان چنگ را بکلی رها کنند، به این شکل نماز می خوانند: گروهی (تعداد آنها بستگی به اوضاع دارد) میدان جنگ را حفظ می کنند، گروهی دیگر می آیند به امام اقتدا می کنند. امام یک رکعت را می خواند، آنها فورا یک رکعت دیگر را خودشان تنها و به اصطلاح فرادی می خوانند، و سلام می دهند (امام می ایستد و صبر می کند) بعد اینها به میدان می روند، جای آنها را اشغال می کنند و آنهایی که در میدان هستند می آیند و رکعت دوم را اقتدا می کنند، یک رکعت هم آنها جماعت را درک می کنند و رکعت دیگر را قهرا خودشان تنها می خوانند.

اباعبدالله در آنجا نماز خوف یعنی همین نماز جنگ خواند، ولی می دانیم که عاشورا یک وضع استثنایی داشت. در واقع میدان جنگ و محل نماز هر دو یکی بود. این بود که اینها نماز خودشان را در یک وضع خیلی استثنایی خواندند. کأنه هم در میدان جنگ بودند و هم نماز می خواندند. جمعیت اینها کم بود و آنقدر عده نداشتند که گروهی بتوانند جلو دشمن را سد کنند و مانع هجوم شوند و اینها در یک فضای فارغی نمازشان را بخوانند. اینها در واقع مرز میان خود و دشمن را به این شکل حفظ می کردند: چند نفر آمدند بدن خودشان را سپر قرار دادند برای نمازخوانها و بالاخص وجود مقدس حسین بن علی علیه السلام که در حالی که اینها نماز می خواندند دشمن تیرباران می کرد. مردی از آنها خود را برای وجود مقدس اباعبدالله سپر کرده و مراقب بود که مبادا تیری از طرف دشمن به حضرت اصابت کند. به هر وسیله بود – با دستش، با صورتش، با سینه اش، با پایش – خود را سپر قرار می داد به طوری که بعد از آنکه نماز تمام شد این مرد به حال احتضار افتاده بود.

حالا باز ببینید اینها چگونه مردمی هستند؟ حضرت فورا می روند به بالین او، چشمش که به حضرت می افتد عرض می کند: ”یا اباعیدالله! وفیت؟” یعنی هنوز من تردید دارم، آیا وظیفه ام را انجام دادم؟ مطمئن باشم که به وظیفه خود عمل کرده ام؟

از نماز ظهر عاشورای امام حسین و یارانش چه می آموزیم دینی هفتم